راز افراد خوش‌شانس چیست؟

توسط sh.moghaddam
این مقاله توسط sh.moghaddam ترجمه شده است.

آیا همزمان با یک ستاره‌ شانس به دنیا آمده‌اید؟ خوش‌شانسی همه جا همراهتان است؟ دیگران شما را در زمره افراد خوش شانس می‌دانند؟
در فیلم داستان یک شوالیه، پسر کوچکی از پدر فقیرش می‌پرسد آدم واقعا می‌تواند ستاره‌هایش را تغییر دهد؟ پدر تایید می‌کند و سال‌ها بعد آن پسر یک جنگجو و شوالیه‌ی موفق شده است.
پس کدام درست است؟ شانس با افراد خوش‌شانس متولد شده است یا خودمان می‌توانیم شانس را بسازیم؟!

برای خوش‌شانس بودن باید به هشت نکته زیر توجه کنید:

۱. متوجه باشید

متوجه بودن یعنی بدون قضاوت از آن‌چه در اطراف و درونتان می‌گذرد آگاه و هشیار باشید، چگونه فکر و احساس می‌کنید. متوجه بودن بر مبنایی لحظه به لحظه رخ می‌دهد. وقتی بدون توجه، و به صورت خودکار عمل می‌کنید، احتمال ندارد فرصت‌ها را ببینید یا از یک موقعیت استفاده کنید. پرورش یک ذهنیت متوجه، نکته‌ای مهم برای خوشبختی و عاملی کلیدی برای خوش‌شانس شدن است. اگر حس تیز آگاهی وضعی را نداشته باشید، چطور آن اسکناس ۱۰ دلاری را که لای درپوش فاضلاب گیر کرده است پیدا خواهید کرد؟ یا وقتی رقیبتان علاقه‌ی واضحی به آوردن قیچی دارد شما سنگ بیاورید؟

۲. پیش‌کنش‌گر باشید

افراد خوش‌شانس باعث رخ دادن اتفاقات می‌شوند. به جای آن‌که واکنش‌گر باشند پیش‌کنش‌گر هستند. آن‌ها آینده‌شان را می‌سازند. و وقتی بتوانید مسئولیت حرف‌ها، کارها، و رفتارتان را قبول کنید، کنترل بیشتری بر سرنوشت‌تان دارید. آدم‌ها سه دسته‌اند: کسانی‌که باعث می‌شوند اتفاقات رخ دهند، کسانی‌که رخ دادن اتفاقات را تماشا می‌کنند و کسانی‌که از آنچه رخ داد متعجب می‌شوند. بله، شاید خوش‌شانس باشید و وقتی‌که روی مبل نشسته‌اید یک اسکناس صد دلاری همراه باد از پنجره اتاق‌تان داخل شود، اما اگر در خیابان قدم می‌زدید شانس‌تان در پیدا کردن مبلغی پول بیش‌تر می‌شد. ممکن است همکاری به شما بگوید امروز هشت مشتری داشته است و به نظر خوش شانس برسد؛ بعد متوجه می‌شوید دو ساعت زودتر از شما کارش را آغاز کرده و از وقت ناهارش هم صرف‌نظر کرده است. هم‌چنین آن دوره‌ برخط تکمیل فروش را که فکر می‌کردید ارزش ندارد، گذرانده است.

۳. فرصت‌طلب باشید

افراد خوش‌شانس فرصت‌طلب هستند. آن‌ها قادرند از فرصت‌های تازه و اغلب ناپیدا استفاده کنند. افراد زیادی نسبت به فرصت‌ها نابینا هستند زیرا به آن‌ها توجه نمی‌کنند یا غیرقابل انعطاف هستند و به روش‌های خودشان چسبیده‌اند. آدم‌هایی که از فرصت‌طلبی استفاده می‌کنند، همه‌جا فرصت می‌بینند و قادرند از آن‌ها به سود خودشان استفاده کنند. فرصت‌طلب بودن شامل متوجه بودن نیز می‌شود؛ به قدر کافی منعطف باشید که نقشه‌ها‌ی اصلی‌تان را تغییر دهید و فکرتان به اندازه‌ی کافی باز باشد تا از این فرصت‌های جدید استفاده کنید.

اغلب فکر می‌کنیم آدم‌هایی که خیلی به نقاط مختلف دنیا سفر می‌کنند خوش‌شانس هستند. حقیقت آن است که  بیشتر مردم در برهه‌های متفاوتی از زندگی‌شان فرصت‌های بسیاری برای مسافرت داشته‌اند اما از آن‌ها استفاده نکرده‌اند. شاید احساس کرده‌اند پول نداشته‌اند، کار نیاز داشته‌اند، قصد شروع حرفه‌شان را داشته‌اند، یا نخواسته‌اند خانواده و دوستان‌شان را رها کنند. در حالی‌که دلایل احتمالی زیادی برای مسافرت نرفتن وجود دارد، سال‌ها خودشان را به صورت بهانه‌های صرف برای استفاده نکردن از فرصت‌ها نشان می‌دهند.

۴. بصیر باشید

دو نوع دانش وجود دارد: صریح و ضمنی. دانش صریح نوعی است که آدم‌ها از طریق کتاب خواندن و مدرسه رفتن کسب می‌کنند (چیزهای حقیقی)؛ دانش ضمنی چیزی است که از طریق مشاهده و تجربه کسب می‌کنیم، چیزهایی که واقعا نمی‌توانید یاد بدهید. هر دو نوع دانش در کمک به تصمیم‌گیری و انتخاب مسیرهای خاص اهمیت دارند. ظن می‌تواند یک حدس بدون اطلاعات باشد و به اندازه‌ی سکه انداختن ارزش دارد یا می‌تواند براساس دانش صریح و ضمنی عمیق باشد. بصیرت! همه‌ی ما تا حدودی بصیرت داریم، اما برخی در شنیدن آن صداهای درونی از بقیه بهتر هستند.

استفاده از این دانش به توانایی شما در دسترسی به این اطلاعات و اعتماد یه خود بستگی دارد. بصیرت داشتن، شامل تلفیق دانش ضمنی و صریح با درک هیجانات و موقعیت‌های اجتماعی خود و دیگران است. آدم‌های بصیر هوش اجتماعی و هیجانی بالاتری دارند و قادرند ذهن آدم‌ها را بخوانند و مسائل ناگفته در یک موقعیت اجتماعی را درک کنند. افراد خوش‌شانس به دنبال کسب دانش و تجربه هستند  و از بصیرتشان بهترین استفاده را می‌کنند.

۵. منعطف باشید

زندگی پویا است و همیشه در حال تغییر است. هراکلیتوس گفته است: نمی‌توانید دوبار وارد یک رودخانه شوید. حقیقت آن است که حتی نمی‌توانید یک بار به همان رودخانه وارد شوید، زیرا به محض قدم گذاشتن در آن، دچار تغییر می‌شود. تحسین پویایی‌های زندگی و توانایی حرکت با جریان، برای یافتن راه‌های جدید انجام کارها یا تصاحب موقعیت‌ها یا خلق فرصت‌ها، فواید بی‌شماری دارد. افراد خوش‌شانس منعطف هستند و از فرصت‌های جدید استفاده می‌کنند.

۶. خوش‌بین باشید

خوش‌بین‌ها معتقد هستند اینجا بهترین دنیای ممکن است. بدبین‌ها می‌ترسند که واقعیت داشته باشد! با دوستم به یک رستوران رفتیم. دوستم اعتراض کرد: این فنجان قهوه رو ببین، نصفش خالیه! جواب دادم: اوه خیلی بده، اونی که نیمه‌پره به من بده. به هردوی ما یک مقدار قهوه رسید. اما مطمئنا من بودم که خوش‌شانس به نظر می‌رسیدم. شانس به یافته‌های فیزیکی محدود نمی‌شود؛ چیزی که برای یک نفر است برای دیگری درمان است. به عبارت دیگر، فقط فرد خوش‌بین است که خوش‌شانس به نظر می‌رسد. خوش‌بینی کمک می‌کند امتیازهای هر موقعیتی را ببینید. آدم‌های خوش‌شانس با یک دورنمای خوش‌بینانه بهتر می‌توانند نیمه‌ی مثبت هر موقعیتی را تشخیص دهند.

۷. خارج از چارچوب فکر کنید

انعطاف‌پذیری و پذیرش تغییراتی که اتفاق می‌افتد کافی نیست. برای آن‌که توانایی خوش‌شانس بودن‌تان را بهبود دهید، از اصلاحات زمان‌بندی و تغییرات در برنامه‌تان سود بجویید. افراد خوش‌شانس خارج از چارچوب فکر می‌کنند. کوهنوردی با دستی که لای صخره‌ها گیر کرده در بیابان تنها مانده بود. با گذشت یک روز دیگر بدون آب و غذا، می‌میرد. او با بریدن دستش خود را رها کرده و جان سالم به در می‌برد. آیا خوش‌شانس بود؟ یک منفی‌نگر ممکن است بگوید او خوش‌شانس نبوده است دستش را از دست داد، یک مثبت‌نگر می‌گوید او خوش‌شانس بود بیش‌تر آدم‌ها در چنین موقعیت‌هایی می‌میرند. او چطور خوش‌شانس شد؟ تفکر خارج از چارچوب همیشه دردناک نیست؛ اغلب شامل جستجوی نقاط ضعف و نگاه کردن به موقعیت‌ها از زوایای مختلف می‌شود. دو شرکت با محصولات مشابه رقابت می‌کنند. شرکتی که با یک طراحی خلاقانه یا یک استراتژی بازاریابی نوین، خارج از چارچوب فکر می‌کند شرکتی است که خوش‌شانس به نظر می‌رسد.

۸. قابلیت ارتجاع داشته باشید

مشکلات محدودکننده را به چالش‌های انگیزه‌بخش تبدیل کنید. از موقعیت‌های جدید سود ببرید. تعدادی از معروف‌ترین مخترعان تاریخ پیش از آن‌که در نهایت آن‌چه کار می‌کرد را بیابند، هزاران راه برای انجام ندادن آن کار پیدا کردند.  آن‌ها خوش‌شانس بودند؟ بیشتر آدم‌ها این‌طور فکر می‌کنند. واضح است، این اشخاص بسیار باهوش بودند اما آدم‌های باهوش زیادی در دنیا وجود دارند. آنچه این آدم‌ها را متفاوت می‌کرد قابلیت ارتجاع‌شان بود شکیبایی برای ادامه دادن به دنبال کردن رویاها، اهداف، و آرزوهای‌شان در مواجه با سختی‌ها.

همان‌طور که توماس ادیسون گفت: “من شکست نخورده‌ام. فقط هزاران راه پیدا کردم که عمل نمی‌کنند.” وقتی پای شکست خوردن به میان می‌آید دو نوع آدم وجود دارد بازنده‌های چسبنده و بازنده‌های جهشی؛ بازنده‌های چسبنده وقتی بیفتند می‌شکنند، در حالیکه بازنده‌های جهشی ارتجاعی هستند. یک بازنده‌ی جهشی باشید!

منبع: psychologytoday

دیگر مقالات پیشنهادی پزشک خوب