طلاق عاطفی چیست
طلاق عاطفي از با اهمیت ترین صدمه های وارده بر خانواده ها مهمترين دلیل گسسته شدن خانواده ها می باشد. مسئله طلاق عاطفی در زوج ها جز مشکلات شایع می باشد و این جریان برای هر زوجی ممکن است پیش بی آید. این موضوع در اصل بی تفاوت شدن و عدم احساس به همدیگر می باشد، صدمه وارده به طرفین در طلاق از نوع عاطفی دکثر اوقات بسیار بیشتر از طلاق رسمی می باشد. این که در کنار فرد دیگری باشید و احساس تنهایی کنید و دلخوری تان از او را انکار کنید و دائما خود احساسات خود را سرکوب کنید فشاری روانی بسیار سنگین را متحمل می شوید. طلاق عاطفی زمانی است که یک زوج با سردی باهم زندگی کرده ولی اما به دلایل مختلف درخواست جدایی قانونی ندارند.
علل و نشانه های طلاق عاطفی
طلاق عاطفی، متاهل اما مجرد
هیچ چیز احساساتیتر از گفتن آری یک زوج خوشبخت به یکدیگر در روز عقدشان نیست. اشکهای شوقی که در طول مراسم تجربهاش میکنند، شاید هیچگاه در زندگیشان دوباره اتفاق نیافتد. انرژی عشقی که در آن روز وجود دارد، هوا را معطر میکند و تعهدی که نسبت به یکدیگر میدهند را با سوگندشان امضا میکنند.
با این حال، بیان و وعدههایی که در طول آشنایی و مراسم به یکدیگر دادهاند، هیچگاه ضمانت کافی برای یک ازدواج موفق نیست. موضوعاتی از قبیل اختلاف شخصیتی، تفاوت دیدگاه در رابطه با فرزندآوری، مسایل مالی و بسیاری از موارد دیگر میتواند یک زندگی را دچار بحران کند.
علائم طلاق عاطفی چیست
در رابطه با طلاق عاطفی به این نکته توجه کنید که گاها حتی نزدیک ترین افراد به زوجین متوجه وجود این مسئله بین آنها نمیشوند. آنها دچار بی خیالی و بی احساسی نسبت به هم می شوند و این مسئله ای درونی است و از بیرون به سادگی قابل تشخیص نمیباشد.
توجه داشته باشید این نشانه ها بصورت کاملا پنهانی و مخفی به زندگی شما راه پیدا می کنند. اگر زندگی خود را در شرایطی می بینید که مسئله ای شما را مجبور به ماندن در این زندگی کرده مثلا بخاطر فرزندان یا حفظ آبرو یا مسائل مالی و… در کنار همسرتان حضور دارید شما مدت ها است که دچار طلاق عاطفی شده اید و شرایط فعلی تان نتیجه آن است.
از اصلیترین موارد این است که در تنهایی احساس بهتری دارید و به همین دلیل هم فعالیت ها و برنامه های تفریحی مشترک تان کم شده و طوری برنامه ریزی می کنید که انگار تنها زندگی می کنید، هر کدام از شما برنامه ی مجزایی بدون هیچ اشتراکی برای خود دارد. این موضکع تا جایی پیش می رود که به این تنهایی عادت می کنید.
- عدم اختصاص زمان به یکدیگر بطوریکه چشمگیر باشد.
- فکر شما بیشتر بر مسائل خارج خانه و خانواده متمرکز شده و سرگرمی های بیرونی پیدا کرده اید.
- دیگران هم اشتباهات همسر شما و مشکلات درون خانوادگی شما مطلع شده اند.
- دیگر برای حل مسائل مشترک به دنبال راه حل نیستید و مسائل حل نشده باقی می مانند.
- حس وابستگی به یکدیگر ندارید.
- در همه روابط تان از جمله کلامی و احساسی گرفته تا روابط جنسیتان دچار سردی شده اید و یا اینکه این روابط به طور کامل قطع شده است.
- گاها این جدایی در روابط تان تا حدی پیش رفته که موجب از بین رفتن تعهد میان شما شده و حتی وارد روابط خارج از خانواده شده اید.
- حس بی اعتمادی جز دلایل مشاجره ها و اختلاف های شما می باشد.
- بیش از حد روی فرزندانتان تمرکز کرده اید و در اصل وقتی که باید برای همسرتان اختصاص دهید را هم برای فرزندتان می گذارید ممکن است این مسئله موجب اعتراض همسرتان هم شده باشد.
- در گذشته سیر می کنید و درگیری ذهنی تان با مسائل گذشته بیشتر از حال و آینده زندگی تان شده است.
- حتی در کوچتکرین مسائل هم یکدیگر را سرزنش می کنید.
- به محض ایجاد اختلاف مشکلات و نزاع های گذشته را هم به میان می آورید.
- بیشتر از گذشته روی شبکه های مجازی و فیلم و سریال و بازی ها و…. وقت میگذارید در واقع این همان وقتی است که برای همسرتان اختصاص میدادهاید.
- مشکل را نمی پذیرید و سکوت را انتخاب می کنید و در همان وضعیت مشکل باقی می مانید.
- در هنگام گفت و گو تمایلی به شرکت در هم صحبتی نشان نمی دهید حتی حوصله گوش دادن به طرف مقابل را هم ندارید و سکوت را انتخاب میکنید یا اینکه سعی در پایان بخشیدن به مکالمه و عوض کردن موضوع بحث دارید.
- به خواسته های خودتان بیشتر از همسرتان اهمیت می دهید و به راحتی خشم خود را بروز نی دهید بدون در نظر گرفتن شرایط همسرتان.
- اعتراضی به مشکلات و کم توجهی های همسرتان ندارید و آن را انکار می کنید.
اختلافات و درگیریهای زیاد بین زوجین
اختلافات و درگیریها مستمر حل نشده، با گذشت زمان میتوانند بزرگتر و سمیتر شوند و روابط بین زوجین را آنقدر تحت تاثیر قرار دهد که منجر به جدایی عاطفی شود. اگر این اتفاق بیفتد، ارتباطات مناسب، اعتماد و احترام از بین میرود.
هیچ زمانبندی قابل پیشبینی برای اینکه بتوان گفت چه مدت زوجین در این مسیر قرار میگیرند و تا کی آن را ادامه میدهند، وجود ندارد. اما بسیاری از زوجها هنگامی که از نظر احساسی دچار فشار شدیدی میشوند، سرانجام خود را بر سر دوراهی میبینند و در آنجا است که باید تصمیم بگیرند مسیر حل اختلافشان را برگزینند یا راه دیگر که جدایی است. اگر گزینه جدایی را انتخاب کنند، یک یا هر دو طرف از تلاش برای بهبود شرایط دست برداشته و فکر میکنند که ازدواجشان به نقطه پایانی که همان جدایی است، نزدیک شده است.
موارد مشابه:
- زوج درمانی چیست و چطور به حل مسائل زوجین کمک میکند؟
- ده علت اصلی طلاق زوجین
- مشکلات ناشی از طلاق
- چگونه مخاطرات طلاق برای فرزندان را کاهش دهیم؟
انواع جدایی بین زن و شوهر
جدایی بین زن و شوهر یا قانونی است، که شامل طلاق توافقی، دادگاه، مهریه، نفقه، و مسایل مالی دیگر و یا حتی حضانت کودکان میشود. یا یک نوع دیگر از جدایی به نام طلاق عاطفی را انتخاب میکنند، طوریکه به ظاهر زیر یک سقف هستند ولی به نوعی هر کسی برای خودش زندگی میکند. کم نیستند همسرانی که بنا به دلایلی ترجیح میدهند در شناسنامه فقط زن و شوهر باشند ولی رسما و از نظر فیزیکی از هم جدا باشند. ممکن است این موضوع ماهها و حتی سالها ادامه یابد و حتی در این مدت با یکدیگر حرف نزده و رابطه زناشویی نیز نداشته باشند.
بسیاری از پژوهشگران، طلاق عاطفی را مقدمهای بر طلاق قانونی میدانند.
نشانههای طلاق عاطفی
اگر تا دیروز همسری داشتید که با چنگ و دندان برای رسیدن به تفاهم و داشتن یک زندگی سالم و آرامش بخش میجنگید و در این مسیر با شما جر و بحث هم میکرد، اما امروز سکوت کرده و حتی گله و شکایتی هم ندارد، باید به فکر راه حل باشید.
زیرا طبق پژوهشهای انجام شده در حوزه خانواده، وقتی یکی از زوجین، دیگر از چیزی شکایت نکرده و انتقادی را بیان نمیکند، میتواند نشانه بیتفاوتی و دست کشیدن از زندگی باشد.
همچنین اگر یکی از زوجین بیش از حد طبیعی با دوستانش قرار میگذارد و این موضوع یک واقعه جدید در زندگیاش محسوب میشود، باید دلیل آن را کشف کرد. شاید یک دلبستگی و تفریح موقت باشد، اما اگر بقیه نشانهها هم وجود دارد، باید این موضوع را جدی گرفت زیرا وقت نگذاشتن برای همسر، یکی از نشانههای طلاق عاطفی است.
مورد دیگر کنارهگیری جسمی است. نداشتن روابط جسمی، کلامی، جنسی و نوازشگر از نشانههای روشن طلاق عاطفی است.
این موضوع معمولا وفاداری زوجین را تحت تاثیر قرار داده و ممکن است آنها را به سمت روابط خارج از ازدواج سوق دهد.
شاید در نگاه اول به زندگی زوجهای موفق و عاشق هم به این نتیجه برسید که فرزندان در اولویت هستند. اما واقعیت این است که در زندگی و رابطه موفق زناشویی فرزندان در اولویت دوم قرار دارند. در زوجینی که درگیر طلاق عاطفیاند این موضوع بسیار مشاهده میشود، مخصوصا از سمت زن که تمام محبت، توجه و وابستگی خود را از همسر گرفته و به سمت فرزندان سوق میدهد.
نکته دیگر این است که در مراحل اولیه و شروع طلاق عاطفی ممکن است هر دو طرف یا یکی از زوجین بر روی نقاط ضعف همسرش متمرکز شود.
نادیده گرفتن تمام وجوه مشترک و نقاط مثبتی که در ابتدای ازدواج آن دو را به هم پیوند میداد، باعث پررنگ شدن نقاط ضعف میشود. در این حالت اختلافات پررنگ شده و نقاط مشترک دیده نمیشود و فرد ابتدا به دعوا و تشنج دست میزند و کمکم به سمت و سوی بیتفاوتی کشیده میشود.
شیرازه زندگی مشترک اهمیتی است که زوجین به طرز فکر هم میدهند. همان توجه و اهمیتی که سبب میشود حتی طرز تفکر همسر را ترجیح دهند. اما اگر زوجین به جایی برسند که به طرز فکر یکدیگر اهمیتی ندهند، طلاق عاطفی در حال وقوع است.
یکی دیگر از نشانههای بارز طلاق عاطفی، نبود روابط کلامی و عاطفی بین زوجین و فرار کردن از خانه و از یکدیگر است.
شایان ذکر است که این روشنترین نشانه طلاق عاطفی است و ممکن است در مراحل آخر رابطه اتفاق بیفتد.
طلاق عاطفی و خیانت
وقتی طلاق عاطفی بین زوج ها رخ می دهد، از آنجایی که رابطه عاطفی میان آن دو تماما از بین می رود؛ شرایط به وجود آمده ممکن است حس تعهد و پایبندی را برایشان بی معنا کند و گمان کنند که دیگر تعهدی به فردی که احساسی میان شان وجود ندارد نخواهند داشت و این مهم ترین عاملی است که ممکن است طرفین را به سمت ارتباط با افراد جدید و نتیجتا خیانت سوق دهد. از آنجایی که ابتدایی ترین و مهم ترین لصول هر رابطه ای تعهد و عدم خیانت است به وجود این مسئله آنهن در شرایط طلاق عاطفی حل مشکل و مسئله را چند برابر دشوار تر میکند.
دلایل طلاق عاطفی
اختلافات زوجین دلایل متعددی دارد. هر چند برای همه اختلافها نمیتوان عدم آموزش مهارتهای زندگی را به عنوان مهمترین دلیل مطرح کرد، اما مواردی چون رابطه صحیح کلامی و مهارتهای لازم برای سخن گفتن و بیان خواستهها از همسر، از جمله موضوعاتی است که در بخش مهارتهای زندگی قرار میگیرند و اغلب زوجین مخصوصا جوانترها فاقد آن هستند و همین امر اثر بسیاری در پیدایش اختلافات دارد. این موضوع میتواند طیف گستردهای از موضوعات را شامل شود، ولی به طور کلی میتوان گفت دلایل طلاق عاطفی مواردی همچون عدم تامین نیازهای عاطفی، بیتوجهی مرد، مشکلات ارتباطی، انتخاب نادرست همسر، عدم هم دلی و همراهی، رفتارهای خشونت آمیز، عدم گذران وقت با یکدیگر، نارضایتی جنسی، بیاعتمادی، عدم احساس مسئولیت مرد، عدم تعادل روحی و غیره میباشد.
لیست بهترین زوجدرمانگران کشور
لیست بهترین خانوادهدرمانگران کشور
راه حلهایی برای رفع طلاق عاطفی
در حالی که نگرانی در رابطه با مسائل مالی و فرزندان از بزرگترین دلایلی است که زوجین ناخواسته در یک ازدواج در کنار هم قرار میگیرند، اما طولانی شدن این زندگی مشترک میتواند برای عزت نفس و احترام به خود شخص سمی باشد. بهترین توصیه این است که به دنبال مشاوره با یک روانشناس خوب در حیطه زوج درمانی باشید تا بتوانید در کوتاهترین زمان مشکل خود با همسرتان را حل و فصل نمایید، زیرا در رابطهای که مدت زیادی راکد بماند، امکان رشد و شکوفایی وجود نخواهد داشت و این امر مانع از پیشرفت فردی، روانی و عاطفی هر دو طرف میشود.
درمان طلاق عاطفی
طلاق عاطفی بسیار اهسته و بی سر و صدا وارد زندگی زوجینی که با یکدیگر اختلاف دارند شده و زندگی مشترک انها را به مرز پاشیدگی میکشاند اما باید دانست که اگر زوجیندر زمان درست و به موقع ان را شناسایی کردند را های مقابله ی بسیار خوبی برای از بین بردن این مشکل وجود خواهد داشت. لازم به ذکر است که برخی از راهکای اختصاصی با مشاوره طلاق امکان پذیرخواهد بود.
- شدت جدایی و یا طلاق عاطفی تشخیص داده شود.
- اشتباهات خود را بپذیرید و منطقی و درست به انها فکر کنید در یک رابطه ی دو نفره هر دو نفر مسئول مشکلات و کاستی های روابط هستند.
- به نیاز های همسرتان توجه کنید ایده ال های همدیگر را بشناسید و سعی در خوشنود کردن هم داشته باشید.
- نبود تفاوت در سلیقه به معنای خوب بودن رابطه نیست بلکه باید بتوانید با وجود اختلاف عقیده با یکدیگر صحبت کنید. در نهایت با شناخت خواسته های هم با یکدیگر و با رضایت و خوشنودی یک تصمیم را اتخاذ کنید .
- یک رابطه ی با کیفیت به معنای نداشتن اختلاف نظر نیست بلکه به معنای درک و فهم متقابل و توانایی در انتخاب کردن است. توجه داشته باشید که دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند پس در صورت بروز اختلاف نظر با گفتوگو و همفکری مشکلات خود را حل کنید. در زمان درستی به اختلاف های پیش آمده در بین زوجین رسیدگی شود، میتوان از آسیب های جدی در زمینه طلاق عاطفی جلوگیری کرد.طبیعتا راه حل های موجود در این زمینه با توجه به شرایط میتواند متفاوت باشدکه با مراجعه به مشاوران میتوان از آنها بهره برد .
برای شروع درمان بهتر است ابتدا واقع بین باشیم رفتار های گذشته خودرا واکاوی کنیم تا بتوانیم دلیل اصلی جدایی عاطفی را پیدا کنیم. همچنین با پذیرفتن آنها سعی در درست کردن مشکلات رفتاری خود داشته باشیم.
طلاق عاطفی از جمله مسائلی است که به آرامی در مسیر زندگی مشترک پیش میرود و منجر به جدایی میشود. با مراجعه به مشاور و مشخص نمودن میزان این فاصله عاطفی میتوان زودتر به برطرف شدن آن کمک کرد. در یک مسیر مشترک هرگز نمیتوان یک نفر را مقصر مسائل بوجود آمده دانست بنابراین پذیرفتن اشتباهات از هر دو سو گام اولیه و مهم در این زمینه است .نداشتن شناخت کافی از یکدیگر و آشنایی نداشتن به اولویت های طرف مقابل از موارد موثر در این زمینه است.
تفاوت سلیقه ها امریست طبیعی اما اگر توانستیم با وجود تمام این تفاوت ها با هم صحبت کنیم و نیاز های یکدیگر را بشناسیم و سعی در ایجاد لحظات خوب برای هم داشته باشیم به راحتی میتوان گفت که راه حل جلوگیری از طلاق عاطفی را پیدا کرده ایم.
بنابراین در یک رابطه درست و منطقی هم زمان هایی وجود دارد که دو نفر هم سوئی نداشته باشند پس بهترین کار این است که مسیر های گفتگو با یکدیگر را بدانیم و با همفکری مسائل را حل کنیم.
سوالات متداول
بیش ترین آمار طلاق عاطفی در چه رده سنی می باشد؟
بنا بر تحقیقات صورت گرفته بیشترین آمار طلاق عاطفی در زوجین زیر ۴۰ سال است.
بعد از طلاق عاطفی باید چه کنیم؟
سعی کنید ارتباط خود را با مشاور حفظ کنید تا مجدد دچار این مسئله نشوید هم چنین به جبران بی تفاوتی های گذشته بپردازید.
بارزترین علامت طلاق عاطفی چه می باشد؟
اولین و پر رنگ ترین علامت سردی در روابط است.
بعد از طلاق عاطفی، راه کاری جهت نجات رابطه هست؟
بله، راه حل های مختلفی از طرف مشاوران و روان شناسان پیشنهاد می شود.
نویسنده: میترا سیفان – روانشناس
خوانندگان محترم اگر سوالی در زمینه مشکلات زناشویی دارید، در قسمت نظرات مطرح کنید تا در اسرع وقت پاسخگو باشیم.
پزشک خوب، سامانه آنلاین رزرو اینترنتی نوبت از روانشناسان و روانپزشکان و سایر تخصص های پزشکی است که به شما کمک میکند بهترین متخصصان را در کوتاه ترین زمان و در نزدیکی محل زندگی خود پیدا کرده و وقت خود را به صورت “آنلاین” رزرو نمایید.
پرسش و پاسخ
سلام بنده ۳ سال ک ازدواج کردم همسرم ۳۸ و خودم ۲۷ سالمه بنده با چسم پوشی رو خیلی مسائل سعی بر حفظ زندگیم دارم بالاخره هیچ زندگی نمیتونه بی عیب باشه خیلی عاشقانه دوستش،دارم و رفتار های مشکوک و غیر نرمال ازش ندیدم زندکی هم که الان دارم خیلی کم تنش هست و وضع مالی خوبی دارم اما همسرم دچار افسردگی هست تو جمع ها مهمونی ها یهو گوشه گیر میشه یهو تغییر خلقو خو میده و ازار دهندس برام و خیلی وقتا باعث خجالتم شده یکه تاز هست و قبول نمیکنه مشاوره بیاد من همش قورت دادم و خیلی خیلی در مسائل جنسی ضعیفه و بی میله و این واقعا برام شده یه کمبود مسائل قبلی ک گفتم راحت میتونم حل کنم تو خودم اما واقعا نیاز جنسیم ۳ ساله که برطرف نمیشه و باعه سردی من شده انگار تموم اون عشق من فروکش داره میکنه هرچند خیلی وابستش هستم تو این سه سال هیچوقت کم نذاشتم بهش،پیام دادم گفتم یا یا صحبت خواستم بفهمونم ک نیازمپ برطف کنه ولی ب دعوا کشیده شده و اینم بگم من واقعا بخودم میرسم و از لحاظ جسمی از ایشون سر تر هستم اما این مسائل برای من مهم نبود کم کم دارم سرد میشم و نمیخوام بخاطر مسئله جنسی همه خوبیاش و بزارمو برم نمیدونم چیکار کنم مغزم داره به سمت چیزای بد کشیده میشه و من متنفرم ازین تفکرات
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در جانتان رخ نمی دهد مگر آنکه در لوحی محفوظ نوشته شده است و دلیلش این است که برای آنچه از دستان رفته اندوهگین نشوید و برای آنچه که بدست می آورید مغرور نشوید، و خداوند هیچ خود خواه فخر فروشی را دوست نمی دارد
گفته های بالا قسمتی از معانی کتاب خداوند رحمان به نام قرآن بود
مطمئنن استفاده از قرآن به عنوان کتاب زندگی و مشاوره با افرادی که علم همراه با حکمت آموخته آمد در زندگی تأثیر گذار خواهد بود، محتاج دعای خیر همه خوبان خداوند رحمان میباشیم
مطالب خوب و مفید بود
سلام من بعد از ۲۲ سال زندگی مشترک خسته از بی توجهی ها نسبت به خواسته ها و عواطف از طرف همسرم به بیمیلی نسبت به ایشان رسیدم و با خواندن مطالب فکر میکنم طلاق عاطفی بین من و همسرم اتفاق افتاده من دوست ندارم با وجود بچهها و بعداز این همه سال زندگیم خراب بشه اما مشکل اینجاست که همسرم گاهی اوقات اعتقادی به اینکه مشکلی هست نداره و اگرم سعی کنم که مشکلو براش بفهمونم میگه تو مشکل نداری من که ندارم و من مستاصل از اینکه نمیتونم کاری بکنم برای رابطه مون به پایان خط میرسم و به طلاق فکر میکنم لطفا راهنمائیم کنید
سلام وقتی دلیل طلاق عاطفی مالی باشه مشاور چیکار میتونه کنه اون زوج برای درمان باید پول از کجا بیارن واقعا بهضی از زندگیارو فقط پول میتونه نجات بده
سلام، سپاس از بیان نظرتون. اگر فردی انگیزه و ارزش اساسی ش نجات دادن زندگیش باشه، میتونه شرایط مالی رو هم بهبود ببخشه. حتی اگر نتونه تمام مشکلات رو برطرف کنه، حداقل میتونه تلاش خودش رو بکنه.