روانشناسی زرد اصطلاحی است که هر ایدئولوژی روانشناختی، درمان یا تکنیک دیگری را که از طریق یک کتاب، برنامه تلویزیونی یا پست وبلاگ محبوبیت پیدا کرده است، پوشش می دهد.

رویکردهای روانشناسی زرد اغلب با تأکید بر احساسات شخصی، آخرین روند در فرهنگ عامه و تکنیک‌های خودیاری مشخص می‌شوند. این رویکردها ممکن است مورد حمایت علمی یا تحقیقی قرار نگیرند، اما در بین افرادی که می‌خواهند ذهن خود را بهبود بخشند، محبوب شده‌ است. روانشناسی زرد اغلب با راه حل های سریع همراه است زیرا به دنبال آن است تا با راه حل های آسان مشکلات دشوار را هموار سازد. همچنین با تست های شخصیتی مرتبط است که ممکن است از نظر علمی تایید نشده باشند. شخصیت های محبوبی که رویکردهای روانشناسی زرد را ترویج می کنند مانند دکتر فیل مک گراو یا اپرا وینفری کمک زیادی به رشد روانشناسی زرد کرده اند.

این مقاله به تاریخچه روانشناسی زرد و انواع آن می پردازد. همچنین به شما می آموزد که چگونه اطلاعات روانشناسی زرد را شناسایی کنید و مشکلات این نوع محتوا را بررسی می کند.

روانشناسی زرد چیست؟

روانشناسی زرد یا روانشناسی عامه‌پسند، مفاهیم و نظریه‌های غیرعلمی است که درباره رفتار و روان انسان صحبت می‌کند. افراد فعال در این حوزه ادعا دارند که مفاهیم روانشناسی زرد به عنوان نظریه‌های علمی روانشناسی تایید شده است، اما باید بگوییم که اینگونه نیست. روانشناسی زرد به عنوان بخشی از دانش روانشناسی نیست و تنها باورهای ساختگی و دروغی است که برای پذیرفته شدن نزد مردم، به عنوان علم روانشناسی معرفی می‌شود.

متاسفانه روانشناسی زرد این روزها در اینستاگرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی بسیار رواج پیدا کرده و مردم به دلیل عدم آگاهی، گفته‌های افراد فعال در این حوزه را می‌پذیرند و بر این باورند که صحبت‌های آن‌ها کاملا علمی و منطقی است؛ اما باید بگوییم که به هیچ وجه اینگونه نیست. روانشناسی زرد هیچ ارتباطی با علم روانشناسی ندارد و جامعه روانشناسان آن را تایید نمی‌کند. در ادامه به بیان دو مثال رایج می‌پردازیم که روانشناسی زرد آن را تایید کرده؛ اما در علم روانشناسی ثابت نشده است.

تاریخچه روانشناسی زرد

تاریخچه روان‌شناسی زرد به قرن هفدهم باز می‌گردد، زمانی که فیلسوفانی مانند دکارت و لاک از دانش خود در مورد ماهیت انسان برای «اثبات» آنچه امروزه نظریه‌های علمی می‌نامیم استفاده کردند.

روانشناسی زرد با تئوری های روانکاوانه فروید که در کتاب خود منتشر شده معرفی شده است. در دهه ۱۹۶۰، روانشناسی زرد منجر به انتشار کتاب های بحث برانگیزی مانند “فرار از آزادی” اریک فروم شد. این کتاب اولین کتابی بود که علاقه پس از جنگ جهانی دوم به ادیان شرقی و یوگا را با نیاز ما به آزادی فردی گره زد. دهه ۱۹۷۰ شاهد رونق کتاب‌های روانشناسی زرد بود، با عناوینی مانند «من خوبم – تو خوبی» توماس هریس. سپس، در سال ۱۹۸۰، جان گری کتاب «مردان از مریخ، زنان از زهره هستند» را منتشر کرد که به یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های خودیاری در تمام دوران تبدیل شد.
در سال‌های اخیر به جای رویکردهایی که ریشه در فرهنگ عامه دارند، تلاش‌هایی برای رویکردهای علمی‌تر صورت گرفته است. با این حال، به نظر می رسد که ما هرگز نیاز خود به روانشناسی را تا حدی از بین نخواهیم برد. 

در اینجا چند نشانه وجود دارد که نشان می دهد آنچه شما مصرف می کنید ممکن است روانشناسی پاپ باشد:

  • خیلی درست به نظر می رسد ولی هیچ هیچ مدرک تحقیقاتی در مورد اثربخشی آن ارائه نمی شود.
  • نویسنده / گوینده هرگز با کسی با شرایطی که ادعا می کند در درمان آن تخصص دارد رفتار نکرده است.
  • هیچ اشاره ای به مدارک، آموزش، مجوز، یا گواهینامه وجود ندارد.
  • در حالی که «محبوب بودن» لزوماً به این معنی نیست که یک کتاب، برنامه یا وب سایت مفید است یا خیر. 

bad effects pop psychology

انواع روانشناسی زرد

در زیر برخی از انواع رایج روانشناسی زرد که ممکن است با آنها برخورد کنید معرفی شده‌اند:

  • وبلاگ های روانشناسی زرد. وب سایت های شخصی نوشته شده توسط نویسندگان بدون تخصص در یک موضوع خاص.
  • برنامه‌های تاک شو / برنامه های تلویزیونی / پادکست. اینها می توانند کیفیت متفاوتی داشته باشند، از میزبانی توسط روانشناس تا میزبان افرادی که هرگز روانشناسی نخوانده‌اند.
  • کانال های یوتیوب. بسیاری از یوتیوب‌برها هستند که ویدیوهایی درباره موضوعات مربوط به سلامت روان می‌سازند و ادعا می‌کنند که در این زمینه متخصص هستند. مهم است که قبل از تماشای هر یک از این کانال ها برای مشاوره، در مورد صلاحیت آنها تحقیق کنید.
  • کتاب های خودآموز. کتاب‌های خودیاری گاهی حاوی روش‌هایی هستند که مبتنی بر شواهد یا تأیید تحقیقات علمی نیستند.
  • محصولات خودیاری. بسیاری از محصولات خودیاری را می‌توان به صورت آنلاین پیدا کرد، اما همه آنها بر اساس روش های مبتنی بر شواهد نیستند.
  • انجمن‌های اینترنتی ممکن است کاربرانی داشته باشند که ادعا می کنند در مورد روانشناسی می دانند در حالی که نمی دانند. بنابراین، مهم است که در مورد صلاحیت های هر کاربر قبل از مشاوره از آنها یا پست های آنها در این نوع پلت فرم ها تحقیق کنید.

نکاتی برای استفاده از روانشناسی زرد

روانشناسی زرد به شما فرصتی می‌دهد تا ذهن و احساسات خود را کشف کنید و این تکنیک های خودیاری را ارائه می دهد که به طور بالقوه می تواند زندگی، روابط یا شغل شما را بهبود بخشد. با این حال، اشکال روانشناسی پاپاین است که ریشه در تحقیقات آکادمیک ندارند و هیچ شواهد تجربی پشتیبان ادعاهایش نیست، همچنین اگر با مشکلات سلامت روانی دست و پنجه نرم می کنید، می توانند خطرناک باشند.

در زیر لیستی از نکاتی وجود دارد که به شما کمک می کند تا از روانشناسی زرد به عنوان بخشی از برنامه مراقبت از سلامت روان خود استفاده کنید:

  • تنها به روانشناسی زرد تکیه نکنید، بلکه آن را با درمان های دیگری مانند روان درمانی یا دارو ترکیب کنید.
  • با پزشک خود در مورد روش های روانشناسی پاپ که قصد امتحان کردن آنها را دارید صحبت کنید.
  • توجه داشته باشید که توصیه های یکسان ممکن است برای همه کارساز نباشد. به جای داستان های شخصی یا حکایت های موفقیت، به دنبال روش های مبتنی بر شواهد باشید.
  • بیش از آنچه که می توانید از دست بدهید خرج نکنید زیرا هیچ تضمینی در مورد نتیجه وجود ندارد.
  • در مورد تشخیص خود بر اساس مطالبی که به صورت آنلاین می خوانید یا تماشا می کنید محتاط باشید.
  • به این فکر کنید که آیا از کسی مشاوره می خواهید که وضعیت شما را ارزیابی یا درمان کرده است یا خیر؟

popular psychology

مشکلات روانشناسی زرد (پاپ)

در حالی که روانشناسی زرد می‌تواند دارای فواید بسیاری باشد، معایبی نیز دارد. یکی از معایب اصلی این است که عموماً مبتنی بر شواهد تجربی نیست و بنابراین نمی‌توان آن را برای اثربخشی آزمایش کرد. در ادامه برخی از مشکلات بالقوه روانشناسی زرد آورده شده است:

  • روانشناسی زرد گاهی اوقات مبتنی بر علم، ایده ها یا نظریه های قدیمی است.
  • برخی از مطالب ممکن است با ارزش ها و باورهای خاص شما همخوانی نداشته باشد. برای مثال، شخصی که به یک مذهب خاص تعلق دارد، ممکن است آموزه‌های ادیان دیگر را در روان‌شناسی پاپ مورد اعتراض قرار دهد.
  • روانشناسی زرد اغلب برای کسب سود، هیجان و ساده سازی دارد. اگر برای روانشناسی زرد پول خرج می کنید، ممکن است قربانی چیزی شوید که به آن «علم آشغال» می گویند. به عبارت دیگر، کسانی که درمان‌های مبتنی بر روان‌شناسی زرد را ترویج می‌کنند، هرگز ایده‌های خود را در عرصه علمی آزمایش نمی‌کنند.
  • روانشناسی زرد همچنین می تواند شامل چیزی باشد که به عنوان “اثر دارونما” شناخته می شود. اثر دارونما زمانی اتفاق می‌افتد که به گروهی «درمان» داده شود که در واقع تأثیری ندارد. با این حال، گروه یک نتیجه مثبت را تجربه می‌کند، زیرا انتظار دارند که آن اتفاق بیفتد.
  • دانشمندان تحقیقات خود را در مجلات معتبر منتشر می کنند، جایی که آنها اطلاعات را با دیگر متخصصان در این زمینه به اشتراک می گذارند. این کارشناسان می توانند هر گونه خطا یا اشتباه احتمالی در کار خود را به آنها اطلاع دهند. از سوی دیگر، روانشناسان زرد درباره ایده های خود کتاب می نویسند و از حکایات و تجربیات شخصی به عنوان مدرکی برای اثبات ادعاهای خود استفاده می کنند. تا زمانی که روانشناسی زرد خارج از حوزه تحقیق مبتنی بر علم کار می کند، ارزیابی تأثیرات آن و بهبود هر موفقیتی آسان نخواهد بود.
  • کتاب‌های روان‌شناسی زرد می‌توانند مشکل‌ساز باشند، زیرا گاهی اوقات می‌توانند افرادی را که نیاز به درمان حرفه‌ای دارند به مسیری سوق دهند که نه تنها مؤثر نیست، بلکه بالقوه مضر است. علاوه بر این، اگر از قبل مراقبت های بهداشت روانی دریافت می کنید، خواندن این نوع کتاب ها می تواند معکوس باشد. 

با توجه به اینکه روانشناسی زرد راهی برای بیان و به اشتراک گذاری تجربیات شخصی است، می تواند برای کسانی که نیاز به حمایت دارند مفید باشد. مزایای واضحی برای روانشناسی زرد وجود دارد، زیرا سرگرم کننده است.
با این حال، اگر قصد استفاده از روانشناسی زرد را دارید، مهم است که بدانید که ریسک بالایی دارد. با وجود این همه کتاب روانشناسی زرد و منابع آنلاین، به راحتی می توان از سؤالات اساسی چشم پوشی کرد: صلاحیت های این نویسنده یا درمانگر چیست؟ آیا می توانم هزینه های ارائه شده را بپردازم؟ آیا از کسی که هرگز این وضعیت را ارزیابی یا درمان نکرده است توصیه می گیرم.
فقط پس از پاسخ دادن به این سؤالات می توانید تصمیم آگاهانه ای در مورد خطرات و فواید روانشناسی زرد بگیرید.

مثالهای جالب و عجیب برای روانشناسی زرد

لبخند زدن راز خوشبختی است

افسانه

در سال‌های اخیر، روان‌شناسی مثبت‌گرا این ایده را مطرح کرده است که اگر روز بدی را سپری می‌کنید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که لبخند بزنید و فوراً شادتر خواهید شد. این ایده فوق‌العاده‌ای است. به هر حال، اگر تقویت روحیه‌ به همین راحتی بود همه ما می‌توانستیم هر روز خوشحال باشیم. اما همانطور که لبخند زدن نمی تواند مشکلات ما را حل کند، نمی تواند ناراحتی ناشی از تجربه رویدادهای منفی و باور به اینکه ممکن است بر سلامت روان شما تأثیر منفی بگذارد را از بین ببرد.
مشکل دیگر این مطلب آن است که این ایده را ترویج می‌کند که ما باید همیشه شاد باشیم، در واقع می تواند باعث بدتر شدن احساس افراد شود. همانطور که علم نشان می دهد، یک لبخند ساختگی برای ایجاد احساس بهتر در افراد کافی نیست.
شادی واقعی باعث می شود ماهیچه های نزدیک چشم فعال شوند، بنابراین اگر فقط لب های خود را به سمت بالا حرکت دهید، مغز شما سیگنال شاد بودن را دریافت نمی کند.

علم

اگر احساس منفی مانند خشم، غم، اندوه، ترس و غیره را تجربه می کنید، یک لبخند ساختگی برای پوشاندن احساسات شما احساس بدتری را در شما ایجاد می کند. تحقیقات نشان می‌دهد که سرکوب احساسات سطح استرس شما را افزایش می‌دهد و می‌تواند باعث شود بیشتر از زمانی که احساسات خود را بپذیرید و ابراز کنید، روی احساسات منفی تمرکز کنید. بدیهی است که زمینه‌های خاص، مانند محیط‌های حرفه‌ای یا مکان‌های دیگر در جمع، ممکن است مکان مناسبی برای ابراز احساسات شما نباشند. در این موارد، یک لبخند ساختگی ممکن است ضروری باشد، اما زمانی که این کار را انجام می‌دهید، به صورت درونی احساسات خود را تأیید کنید تا اثرات منفی سرکوب کامل آنها را تجربه نکنید.

روانشناس می تواند با مراجع دوست باشد؟ اگر عاشق روانشناسم شدم چه کنم؟

ژست‌های قدرتی هورمون‌های اعتماد به نفس افراد را افزایش خواهد داد

افسانه

در یکی از جلسات پرطرفدار سخنرانی TED، امی کادی روانشناس دانشگاه هاروارد تحقیقاتی را با شرکت‌کنندگان به اشتراک گذاشت. این تحقیقات نشان می‌داد که ژست‌های قدرتی مانند ایستادن یا نشستن در حالت منبسط و جدی، هورمون‌های استرس را کاهش و تستوسترون(هورمون قدرت) را افزایش خواهد داد و موجب افزایش اعتماد به نفس می‌شود. صحبت‌های او تبدیل به یک موضوع ویروسی در بین افراد شد و ژست‌های قدرتی بین مردم بسیار رواج پیدا کرد، به طوری که بسیاری از افراد در جلسات، مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های خود با این ژست‌ها ظاهر می‌شدند. در واقع روانشناسی زرد موجب شد تا مردم این موضوع را بپذیرند و احساس کنند با انجام این ژست‌ها به موفقیت می‌رسند.

علم

علم روانشناسی زمانی که دید این موضوع در بین افراد بسیار رواج پیدا کرده؛ تصمیم گرفت تا در سال ۲۰۱۵ به کمک گروهی از محققان، مطالعه امی کادی را مجدد بررسی کنند. این تیم تحقیقات بر روی پنج برابر تعداد شرکت‌کنندگان جلسه TED، مطالعات امی کادی را تکرار کردند؛ اما به نتایج معتبری پیدا نکردند. بلکه آن‌ها به این نتیجه رسیدند که امی کادی و همکارانش در مطالعه خود اشتباهاتی کردند یا نتایج مطالعه را دستکاری کردند تا نتیجه آماری بدست آمده معنی‌دار بنظر بیاید. در واقع علم روانشناسی مطالعه امی کادی را رد کرد و ژست‌های قدرتی را به عنوان عاملی برای کاهش یا کنترل استرس ندانست.

اما جالب است بدانید پس از انتشار مطالعه امی کادی در سطح جهان، بسیاری از مردم گزارش دادند که ژست‌های قدرتی در افزایش اعتماد به نفس آن‌ها بسیار موثر بوده و به آن‌ها کمک کرده است. در واقع احساسات این افراد به دلیل گوش دادن به یک فرد تحصیل کرده دچار تغییراتی شده و همین موضوع باعث شده تا آن‌ها باور کنند که ژست‌های قدرتی بر افزایش اعتماد به نفس موثر است. اما همچنان علم روانشناسی هیچ حمایتی از تاثیر بیولوژیکی ژست‌های قدرتی بر روی اعتماد به نفس، نمی‌کند و ادعای امی کادی را رد می‌کند.

هر فرد بطور متوسط تنها از ۱۰ درصد ظرفیت مغز خود استفاده میکند

افسانه

در اواسط تا اواخر دهه ۱۸۰۰ میلادی برخی محققان تحقیقاتی بر روی توانایی‌های یادگیری یک کودک اعجوبه و یک فرد معمولی انجام دادند که نشان می‌داد فرد معمولی نسبت به کودک اعجوبه کمتر از مغز خود استفاده می‌کند. همچنین در دهه ۱۹۰۰ میلادی محققان تصمیم گرفتند که عملکرد تمام بخش‌های مغز را بررسی کنند و متوجه شدند که برخی از این بخش‌ها غیرفعال است. براساس این تحقیقات آن‌ها به این باور رسیدند که افراد تنها از ۱۰ درصد ظرفیت مغز خود استفاده می‌کنند. این موضوع به عنوان یک تئوری پرطرفدار در روانشناسی زرد مطرح می‌شود و در بین مردم بسیار رواج پیدا کرده است. در واقع افراد برای آن که به خود فشار نیارند و از تمام پتانسیل ذهنی و مغز خود استفاده نکنند، از این استدلال بسیار استقبال کردند و بر این باورند که تنها از ۱۰ درصد ظرفیت مغز خود می‌توانند استفاده کنند.

علم

علم روانشناسی برای آن که ثابت کند این موضوع اشتباه است، شروع به انجام تحقیقاتی بر روی مغز انسان کرد. نتایج این تحقیقات نشان می‌دهد که افراد در تمام طول روز از ۱۰۰ درصد ظرفیت مغز خود استفاده می‌کنند؛ چرا که هر قسمت از مغز انسان عملکردهای مختلفی دارد. در واقع بخش‌هایی از مغز فرآیندهای ضروری مانند تنفس و حواس ما را کنترل می‌کنند و بدون وقفه فعال هستند، در مقابل نیز سایر بخش‌ها مسئولیت فعالیت‌هایی چون واکنش نسبت به ترس، حل مسئله و دیگر موضوعات را بر عهده دارند و تنها در شرایط ضروری فعال می‌شوند. جالب است بدانید این تحقیقات نشان داده که سبک زندگی برخی افراد باعث می‌شود تا مغز آن‌ها از دیگران فعال‌تر شود؛ اما همه ما از تمام توانایی‌های مغز خود استفاده می‌کنیم.

چگونه از دروغ‌های روانشناسی زرد خلاص شویم؟

در حوزه روانشناسی زرد افراد مشهور زیادی وجود دارند که در بین مردم بسیار پرطرفدار هستند. همین افراد مشهور باعث شدند تا تشخیص علم روانشناسی واقعی و روانشناسی زرد برای مردم بسیار مشکل شود و مردم با تکیه بر تئوری‌های روانشناسی زرد، در زندگی خود گفتار، کردار و رفتار متفاوتی از خود نشان دهند. در واقع مردم زمانی به دروغ‌های روانشناسی زرد پی می‌برند که مفاهیم و تئوری‌های این حوزه باعث ایجاد تاثیرات منفی بر زندگی آن‌ها شده یا شرایط زندگی آن‌ها بهبود نیافته است.

برای آن که از دروغ‌های روانشناسی زرد(پاپ) خلاص شویم باید به دنبال حقیقت باشیم. در واقع پیش از مطالعه کتاب یا مقاله، مطمئن شوید که آن را یک متخصص یا شخصی که تحقیقات گسترده انجام داده، نوشته باشد. از پذیرفتن موضوعاتی که دور از ذهن بنظر می‌رسد یا به آن اعتقادی ندارید، به شدت پرهیز کنید. فراموش نکنید که برای ایجاد تغییر در زندگی خود نباید تمام مفاهیم و تئوری‌هایی که روانشناسی پاپ بیان می‌کند را قبول کنید؛ بلکه باید نسبت به اعتقادات خود مقاوم باشید.

چگونه تئوری‌های واقعی روانشناسی زرد را از داستان‌هایش متمایز کنیم؟

اگر روانشناسی زرد برای شما حقایقی را بیان می‌کند که براساس تحقیقات روی تعداد کمی از افراد بدست آمده، به راحتی آن‌ها را قبول نکنید و معتبر ندانید. بلکه صبر کنید تا تحقیقات و مطالعات بیشتر روی آن انجام شود و افراد متخصص در علم روانشناسی درباره آن نظر دهند. برای آن که مفاهیم و تئوری‌های واقعی روانشناسی پاپ را از داستان‌هایش متمایز کنید، پیشنهاد می‌کنیم کارهای زیر را انجام دهید.

در کلاس یا دوره روانشناسی شرکت کنید

کلاس‌ها و دوره‌های روانشناسی زیادی وجود دارد که بصورت آنلاین یا مجازی برگزار می‌شوند که می‌توانید در آن‌ها شرکت کنید. پیش از شرکت در این کلاس‌ها، مطمئن شوید که توسط یک متخصص یا منبع معتبر تدریس می‌شود؛ حتی می‌توانید با روانشناسی که به آن اعتماد دارید تماس بگیرید و با او مشورت کنید.

به روانشناس یا متخصص در حوزه روانشناسی مراجعه کنید

اگر خواندن کتاب‌های خودیاری، خودسازی و انگیزشی به شما کمک نمی‌کند و صحبت با دوستان و خانواده نیز در بهبود احوال شما موثر نیست؛ پیشنهاد می‌کنیم به یک روانشناس یا درمانگر مراجعه کنید. چرا که متخصصین حوزه روانشناسی با کمک مطالعات و تجربیات خود به بیماران کمک می‌کنند تا مسیر درمان را به درستی طی کنند و در جهت رفع مشکلات زندگی خود گام بردارند.

کتاب‌های روانشناسی علم محور بخوانید

در بازار کتاب‌های روانشناسی زرد(پاپ) زیادی وجود دارد که ممکن است خواندن آن‌ها تغییری در شرایط شما ایجاد نکند و بدتر احوالات شما را بهم بریزد. در مقابل خواندن کتاب‌های روانشناسی علم محور که مبتنی بر تحقیقات و مطالعات دقیق است به افراد کمک می‌کند تا اوضاع روحی و زندگی خود را بهبود دهند. همچنین بسیاری از روانشناسان مشهور دارای کتاب‌های مفیدی هستند که با جستجو در اینترنت می‌توانید با آن‌ها آشنا شوید. در ادامه به معرفی ۶ کتاب روانشناسی معروف می‌پردازیم که خواندن آن‌ها به تمامی افراد توصیه می‌شود.

  • کتاب فرضیه شادی نوشته جاناتان هایت؛ بر پایه روانشناسی و عصب‌شناسی
  • کتاب Thinking Fast and Slow نوشته دانیل کانمن؛ بر پایه سال‌ها تحقیقات
  • کتاب نفوذ نوشته رابرت بی‌سیالدینی؛ بر پایه روانشناسی متقاعدسازی
  • کتاب جریان نوشته میهالی سیکسزنت؛ بر پایه سال‌ها تحقیقات
  • کتاب خوشبختی معتبر نوشته مارتین سلیگمن
  • کتاب ذهن آگاهی نوشته مارک ویلیامز و دنی پنمن؛ بر پایه اکتشافات روانشناختی و راهنمای علمی برای یافتن صلح در دنیای دیوانگی

اگر مفاهیم و تئوری‌های روانشناسی زرد ذهن شما را بهم ریخته و سوال‌های زیادی برایتان به وجود آورده، پیشنهاد می‌کنیم با یک روانشناس یا متخصص این حوزه مشورت کنید. همچنین برای حل مشکلات خود می‌توانید به صورت حضوری یا آنلاین به یک روانشناس یا درمانگر مراجعه کنید. فراموش نکنید که مشاوره آنلاین نیز به همان اندازه مشاوره حضوری به درمان بیماران کمک می‌کند و تنها باعث صرفه جویی در زمان و هزینه شما می‌شود.

بیشتر بخوانید: روانشناسی سلامت

سخن پایانی

روانشناسی زرد نه تنها در کشور ما بلکه در سراسر جهان، پیشرفت چشمگیری داشته است. روز به روز به مخاطبین آن‌ها اضافه خواهد شد. قطعا برای درمان هر مشکل و مسئله‌ ای باید به متخصص آن مراجعه کنید، مراجعه به روانشناسان زرد قطعا راه درمان منطقی و عاقلانه‌ای نخواهد بود.

پیدا کردن روانشناس خوب در تهران شاید کاری دشوار باشد که سایت پزشک خوب این امکان را فراهم کرده‌است که تا به راحتی بتوانید با تمامی روانشناسان حرفه‌ای به صورت آنلاین، تلفنی و حضوری وقت مشاوره بگیرید.

منابع: verywellmind    scienceofpeople

سوالات متداول

  • روانشناسی زرد بیشتر در چه جاهایی خود را نشان می‌دهد؟
  • برنامه‌های اینترنتی، بلاگ‌های سلامتی و پزشکی، پادکست‌ها، برنامه‌های تلویزیونی و….
  • معایب و آسیب‌های روانشناسی زرد چیست؟
  • این روانشناسی به شدت گمراه کننده و تضاد برانگیز است. این موضوع خود می‌تواند یک مشکل اساسی و بزرگ برای افرادی باشد که تحت تاثیر روانشناسی زرد قرار گرفته‌اند. دور کردن افراد از واقعیت، سود محوری و… از دیگر معایب و آسیب‌های این روانشناسی هستند.  
  • تاریخچه روانشناسی زرد به چه زمانی باز می‌گردد؟
  • تاریخچه روانشناسی زرد به قرن ۱۷ میلادی بازمی‌گردد. از اولین کسانی که آن آن را مطرح کردند می‌توان به دکارت و جان لاک اشاره کرد.
  • برای شناخت یک مشاوره خوب باید به چه نکاتی توجه کرد؟
  • برای تشخیص یک مشاوره خوب باید سه عنصر مهم را در نظر گرفت:
    شخصیت، دانش و مهارت مشاوره سه عنصر مهم و تاثیرگذار در شناخت یک مشاوره خوب است.