همه ما در زندگی مشکلات ارتباطی را تجربه میکنیم. گاهی اوقات یک مکالمه معمولی و کاملا خونسردانه را تجربه میکنید، گاهی هم به بحث و جدل با شخص مقابل میپردازید. تحلیل تراکنشی (ارتباط متقابل) به طور گستردهای به عنوان روانشناسی مدرن شناخته شده است و میتوان گفت یکی از در دسترسترین تئوریهای روانشناسی در دنیای امروز است. به زبان ساده، این رویکرد برای تغییر و رشد ویژگیهای شخصیتی طراحی شده است. رویکرد TA یک روش درمانی اساسی کمک به افراد برای رسیدن به تمام اهداف زندگی را دنبال میکند. در این مقاله به بررسی این رویکرد میپردازیم.
رویکرد TA
تحلیل تراکنشی (Transactional Analysis) یک نظریه روانشناختی است که در سال ۱۹۵۰ توسط روانشناس معروف اریک برن بوجود آمد. TA یکی از موثرترین روشها برای بهبود ارتباطات درون فردی و بین فردی است. این رویکرد به بررسی تعاملات و روابط فرد میپردازد. برن با الهام از نظریههای شخصیت زیگموند فروید، آنها را با مشاهدات خود از تعاملات انسانی به منظور توسعه رویکرد TA ترکیب کرد.
در طول رواندرمانی، درمانگر مستقیماً روی رفتارهای حل مسئله کار خواهد کرد، در حالی که به بیماران کمک میکند تا ابزارهای روزمره را برای یافتن راهحلهای سازنده و خلاق ایجاد کنند. هدف نهایی این است که اطمینان حاصل شود بیماران به طور کامل استقلال زندگی خود را به دست میآورند. اریک برن این استقلال را به عنوان بازیابی سه ظرفیت حیاتی انسانی، خودانگیختگی، آگاهی و صمیمیت تعریف میکند.
مطلب بیشتر: روانشناسی مثبتگرا چیست؟ چرا روانشناسی مثبتگرا مهم است؟
رویکرد TA چگونه عمل میکند؟
رویکرد تحلیل رفتار متقابل یک نوع گفتار درمانی است. جلسات رواندرمانی برای بررسی شخصیت یک فرد و چگونگی شکل گیری شخصیت براساس تجربه به ویژه رفتارهایی که در کودکی شکل گرفته و ریشه در کودکی فرد دارد، طراحی شده است. این امر از طریق پرسشگری ماهرانه و استفاده از مدلها، تکنیکها و ابزارهای مختلف میسر میشود.
جلسات مشاوره میتواند به صورت مشاوره فردی، مشاوره خانوادگی و مشاوره گروهی انجام شود. اگرچه معمولاً به عنوان یک رویکرد مختصر و متمرکز بر راه حل شناخته میشود، اما تجزیه و تحلیل رفتار متقابل نیز میتواند به عنوان یک درمان موثر و طولانی مدت و عمیق استفاده شود.
در مشاوره، TA درمانی چند کاربردی است. زیرا میتواند برای طیف وسیعی از درمانها از جمله درمانهای انسانگرا، تلفیقی و روان پویایی (سایکودینامیک) مورد استفاده قرار گیرد. جو این نوع رواندرمانی جوی غیرقضاوتی، مطمئن و محترمانه است. اطمینان از ایجاد رابطه مثبت بین درمانگر و بیمار به منظور ارائه راهکاری مناسب برای روابط فردی شخص است.
در این نوع رویکرد، درمانگر به طور مشترک با فرد کار میکند. رواندرمانگر و بیمار، هردو آنچه را که در ارتباطات بیمار اختلال ایجاد کرده شناسایی میکنند تا الگوهای تکراری را که پتانسیل فرد را محدود میکند تغییر دهند.
مفاهیم کلیدی رویکرد TA
در زیر به بررسی برخی از مفاهیم اصلی رویکرد TA که یک درمانگر در رواندرمانی از آن استفاده میکند اشاره میکنیم:
حالتهای ایگو یا نفسانی:
حالتهای نفسانی به سه قسمت اصلی شخصیت فرد اشاره میکنند. هریک از از این سه قسمت بیانگر یک سیستم کلی فکری، احساسی و رفتاری است.
حالتهای نفسانی شامل:
والد:ریشه در گذشته؛ مجموعهای از افکار، احساسات و رفتارهایی که از والدین و افراد مهم دیگر آموختهایم. این قسمت از شخصیت ما میتواند حمایت کننده و حیاتی باشد.
بالغ:ریشه در زمان حال فرد دارد؛ آن بخش از شخصیت ما که با منطق و استدلال سروکار دارد. این حالت مربوط به پاسخهای مستقیم (اینجا و اکنون) است.
کودک: ریشه در گذشته؛ مجموعهای از افکار، احساسات و رفتارهایی که از دوران کودکی آموختهایم. این رفتارها و احساسات میتوانند ذاتی و طبیعی باشند یا تحت تربیت و آموزش والدین آنها را کسب کرده باشیم.
حالتهای نفسانی ما تعیین کننده نوع معرفی خودمان در محیط است و اینکه چگونه ما خودمان را معرفی خواهیم کرد، با دیگران ارتباط برقرار خواهیم کرد و یا یک رابطه را شکل خواهیم داد. سادگی مفاهیم استفاده شده در این رویکرد، مدل را بسیار در دسترس قرار میدهد.
متیو رابینسون، روانشناس و رواندرمانگر میگوید: زیبایی این مدل این است که افراد به صورت شهودی خیلی سریع مفاهیم را متوجه میشوند و به طور دقیق در مورد حالت نفسانی که در زمانهای معینی داشتهاند، بحث میکنند.
اسکریپتهای ناخودآگاه
درمانگران TA این قضیه را بررسی کردهاند که همه ما به جای زندگی برنامهریزی شده، پتانسیل دستیابی به زندگی ایدهآل را داریم. با این حال، گاهی اوقات این پتانسیل توسط الگوهای تکراری یا (اسکریپتهای ناخودآگاه) که ناشی از تصمیمات و آموزههای دوران کودکی است محدود میشود. درمانگران TA از تئوری اسکریپت برای شناسایی اسکریپتهای ناخودآگاه استفاده میکنند. این مورد با استفاده از حالت نفسانی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. و شناسایی آنها برای کمک به مراجعان در درک چگونگی تأثیر برخی از تاییدها و ممنوعیتهایی که از کودکی دریافت کردهاند بر زندگی آنها و نحوه برقراری ارتباط آنها بسیار مهم است. این اسکریپتهای ناخودآگاه غالباً به صورت الگوهای تکراری رفتار، افکار و احساسات وجود دارند. این خصوصیات حاکی از آن است که حالت نفسانی کودک بسیار طاقت فرسا و غالب بوده و سایر قسمتهای شخصیت فرد را لکه دار میکند.
رفتار متقابل
زمانی که افراد با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، حالتهای نفسانی و ایگوی آنها برای برقراری رابطه و ارتباط با هم تعامل دارند. اگر حالتهای نفسانی به روشی سالم با هم تعامل داشته باشند، برقراری ارتباط در این صورت سالمتر خواهد بود. اما گاهی اوقات حالتهای نفسانی میتوانند ناسالم باشند و همدیگر را آلوده کنند و یک نگاه تحریف شده به جهان ایجاد کنند. رفتارهای متقابل را میتوان به صورت سرراست، متقاطع یا پنهان طبقه بندی کرد و درک این طبقه بندی، کلید حل تعارضات است.
نوازش
نوازش، واحد بنیادین برای شکلگیری و سنجش تعامل اجتماعی است. نوازش به تعارف، پذیرش و شناخت اشاره دارد که در نحوه زندگی افراد تاثیر گذار است. TA درمانی تشخیص میدهد که پیشرفتها و تشویقهای دوران کودکی باعث ایجاد انگیزه در فرد میشود. و اگر این الگوها ناکارامد بود به احتمال زیاد با افزایش سن ما الگوهای ناکارآمد زندگی را اتخاذ میکردیم.
صمیمیت
یکی دیگر از انگیرههای سنجش تعامل اجتماعی، انگیزه است. همانند نوازش، اگر صمیمیتی که کودک در کودکی دریافت میکند کافی نباشد، میتواند منجر به مشکل شود. کودکان ممکن است یاد بگیرند که این نوع صمیمیت بهترین کاری است که او میتواند برای رفع نیازهای اساسی و برقراری ارتباط با دیگران انجام دهد. این امر میتواند منجر به ایجاد الگوهای تکراری رفتاری شود که میتوانند توانایی بالقوه فرد را با مشکل روبرو کنند.
تصمیمگیری مجدد
این امر به توانایی یک فرد در “تصمیم گیری مجدد” و ایجاد تغییر در برخی تصمیمات که از کودکی گرفته شده است اشاره دارد ( آنهایی که از اسکریپتهای ناخودآگاه ناشی میشوند.) تصمیم گیری مجدد منعکس کننده فرضیه TA درمانی است که افراد توانایی و پتانسیل زندگی ایدهآلشان را دارند. این قدرت پس از تصمیم گیری مجدد در حالی که مراجع در حالت کودک خود حالت نفسانی کودک است، آزاد میشود. در نهایت، درمانگران مراجع را تشویق میکنند تا اعتقادات فعلی خود و نحوه استفاده از اسکریپت زندگی آنها را به چالش بکشند. این امر به آنها کمک میکند تا جهت و الگوهای زندگی خود را برای خود بهتر درک کنند و این آگاهی میتواند به آنها در تصمیم گیری برای تغییر رفتار کمک کند.
مطلب بیشتر: روانشناسی بالینی چیست؟ روانشناس بالینی به چه کسی گفته می شود؟
رویکرد تحلیل رفتار متقابل برای چه کسانی مفید است؟
رویکرد تحلیل رفتار متقابل برای تقویت ویژگیهای شخصیتی و تغییر الگوهای منفی است. رویکرد TA فرصتی را برای توسعه انواع مهارتهایی که میتواند در تمام زمینههای زندگی موثر باشد، فراهم کند. این روش درمانی برای حل بسیاری از مشکلات موثر است. TA با موفقیت در طیف وسیعی از محیطهای خارج از مشاوره اعمال شده است، از جمله آموزش سازمانی و مشاوره، تربیت کودکان و آموزش و مربیگری.
اساسا، رویکرد تحلیل رفتار در هر زمینهای که نیاز به درک افراد، ارتباطات و روابط بین شخصی باشد قابل استفاده است. در نتیجه، در مواردی که حل اختلافات، سردرگمی یا فقدان چیزی وجود دارد، این رویکرد بسیار مفید است. استفاده از این رویکرد برای حل مشکلات مربوط به روابط و زوجین، بین خانوادهها و دوستان بسیار موثر است. به نظر بسیاری از افراد، TA درمانی بسیار جذاب است زیرا باعث ایجاد رابطه مثبت و برابر بین مراجع و درمانگر میشود، در این روش مراجع تشویق میشود تا بر تعهد خود برای تغییر تمرکز کند. برن اعتقاد داشت که همه توانایی تصمیم گیری درمورد آنچه را که برای زندگی خود میخواهند دارند و این درمان به مراجعین کمک میکند تا ارزش خود را تشخیص دهند و برای رسیدن به این اهداف تلاش کنند.
منبع
در صورت نیاز میتوانید با مراجعه به سایت پزشک خوب از بهترین روانشناسان در ایران نوبت بگیرید.
پرسش و پاسخ
سلام خیلی مفید بود ممنون