قبل از من دو نفر از فامیل پیششان درمان شدند و اولین پزشک من بودند من بیماری پری داشتم و عوارضش درمن نمی توانستم درس بخوانم کلمات و جملات ملموس نبود مرتب با خودم حرف می زدم وتو خودم بودم و از همه هیچ شناختی نداشتم و... اول غذا خوردنم خوب شد بعدش در کنار مطالعه اختصاص دادن یک ساعت به تمیز کردن خونه.پیاده روی در هفته دو بار.کار بافتنی انجام می دادم.شرکت در مراسم ومناسبات و نماز جمعه و زیارت امام رضا.و اشپزی هم می کردم سعی میکردم حرف نزنم سئوال می شد به انذازه سئوال جواب میدادم این یکی خیلی سخت بود و خوابم هم خیلی خوبه همین الان کتاب اموزش بافتنی که در تخصص من نیست را تمام کردم