از نظر روانشناسی، تلاش برای رسیدن به اهداف باعث بروز احساس نظم و قدرت در افراد میشود. علاقه افراد برای رسیدن به موفقیت، یک میل طبیعی است که با بررسی نقاط قوت و ضعف میتوان روز به روز در جهت پیشرفت آن گام برداشت. در واقع اهداف در حس ارتباط انسانها تاثیر مستقیم میگذارد و موجب میشود ویژگیهای مثبتی مانند هوش، پشتکار، کنجکاوی و استقلال در درون افراد ارتقا پیدا کند. همه این ویژگیها به ما کمک میکند تا زمانی که یک هدف خاص را دنبال میکنیم، به وجود خود ارزش دهیم و برای جایگاه مدنظرمان تلاش کنیم. میتوان گفت بطور کلی تمامی انسانها با اهداف و کارهایی که در زندگی خود انجام میدهند، تعریف میشوند.
از نظر بیولوژیکی، چرا پس از دستیابی به موفقیت دچار احساس پوچی میشویم؟
بسیاری از ما روزها و ماهها برای رسیدن به اهدافمان تلاش میکنیم؛ اما چرا پس از رسیدن به موفقیت دچار بروز احساسات منفی میشویم و دائم خود را زیر سوال میبریم؟ از نظر بیولوژیکی زمانی که ما در حال تلاش برای رسیدن به اهداف خود هستیم، دچار احساس انگیزه و شادی میشویم که همین موضوع باعث ترشح دوپامین در مغز ما میشود.
بنابراین زمانی که برنامهریزی میکنیم و برای رسیدن به یک هدف خاص از جان و دل مایه میگذاریم دچار احساس و عواطف بسیار خوبی میشویم. در واقع هر نقطه مثبت در وجود ما یک ضربه دوپامین ایجاد میکند که باعث میشود تمامی کارهای خود را به خوبی ادامه دهیم. زمانی که به هدف خود میرسیم، ترشح دوپامین در مغز ما کاهش مییابد و از نظر بیوشیمیایی برای ما سختتر است که شادی کنیم؛ پس احساس شوق و شادی جای خود را به احساس بیتفاوتی، ناامیدی و پوچی میدهند.
پنج راه برای تحقق مستمر اهداف
بسیاری از افراد پس از آن که برای رسیدن به یک هدف خاص تلاش میکنند و بطور کامل شاهد تحقق آن هستند دیگر انگیزه و روحیه مثبت خود را از دست میدهند و تحقق اهداف بعدی دیگر برای آنها لطفی ندارد. در ادامه قصد داریم به بیان پنج راه برای تحقق مستمر اهداف بپردازیم.
۱. به صورت همزمان برای تمامی اهدافتان تلاش نکنید
معمولاً ضرب المثل “همه تخم مرغهای خود را در یک سبد نگذارید” را با موضوع پول و سرمایه گذاری مرتبط می کنند، این عبارت همچنین برای موضوع تحقق اهداف نیز صادق است. اگر چند هدف دارید که به طور همزمان روی آنها کار میکنید، پیشنهاد میکنیم در ابتدا بر روی یکی از آنها کار کنید و پس از به تحقق رسیدن آن، به سراغ بعدیها بروید.
۲. بین اهداف خود یک دنباله ایجاد کنید
بصورت همزمان بر روی چند هدف کار نکنید؛ بلکه یک توالی منطقی برای تحقق اهدافتان تعیین کنید. به مرور زمان شما یاد خواهید گرفت که پس از تحقق هدف اولیه، به شروع پروژه بعدی بپردازید. در واقع باید بین اهداف خود یک دنباله ایجاد کنید.
۳. مسیر تحقق اهدافتان را بررسی کنید
در برخی مواقع زمانی که یک هدف بزرگ محقق میشود، دیگر هدفی مد نظر ما نیست. پس در این زمان ممکن است برخی از ما زمانی را صرف بررسی لحظات سپری شده خود کنیم و از خودمان دائما ایراد بگیریم. برای آن که از تحقیر و سرزنش دائمی خود دوری کنید، باید زمانی را صرف بررسی گذشته خود اختصاص دهید و ارزیابی کنید که چه چیزهایی یاد گرفتید و چگونه رشد کردید. در نهایت فهرستی از مسیر رشد و یادگیری خود طراحی کنید.
۴. زمان بررسی اهدافتان را محدود کنید
اهداف ما بخشی از وجود ما هستند؛ اما نباید زمان زیادی برای بررسی آنها بگذاریم. چرا که ممکن است ما را از سایر بخشهای هویتمان خارج کند. بر اصول و اعتقادات خود متمرکز شوید تا تفکر زیاد درباره اهداف، شما را از مسیر اصلی زندگی منحرف نکند.
۵. تجربیات خود را به اطرافیانتان انتقال دهید
مسیر تلاش و تجربیات خود را به افراد تازه وارد منتقل کنید. انتقال تجربیات، دانش و اطلاعات به سایر افراد موجب افزایش تسلط و مهارت شما برای تحقق اهداف بعدیتان میشود.
افسردگی پس از موفقیت چیست؟
افسردگی پس از موفقیت اختلالی است که پس از دستیابی افراد به یک دستاورد یا تحقق یک هدف، به سراغ آنها میآید. تحقق اهداف و دستیابی به یک موقعیت خاص تنها یک شادی نیست؛ بلکه خوشبختی است که آرام آرام به سراغ ما آمده و از آن نقطه به بعد برای همیشه خوشحال خواهیم ماند. شاید بسیاری از ما در دوران افسردگی پس از موفقیت معنای خوشبختی را فراموش کنیم. باید بگوییم که خوشبختی چیزی است که ما در اختیار داریم یا به آن خواهیم رسید و هرگز آن را رها نخواهیم کرد.در واقع فرضی که باعث بروز افسردگی پس از موفقیت میشود، این است که شادی را یک بار برای همیشه میتوان به دست آورد.
ما سخت کار می کنیم تا به چیزهایی برسیم که برایشان ارزش قائل هستیم، زیرا تا حدی معتقدیم که وقتی به آنها دست پیدا کنیم؛ به خوشبختی خواهیم رسید. اما باید بدانیم که خوشبختی تنها یک احساس گذرا است که میآید و میرود؛ پس باید از تمامی لحظات تلخ و شیرین زندگی خود لذت ببریم. در واقع زمانی که شادی پس از موفقیت شروع به محو شدن میکند، حس ناامیدی در وجود ما پدید میآید و به گونهای میشود که انگار ما دیگر هیچوقت خوشحال نیستیم. تفاوت بین احساس شادی که انتظار داشتیم و احساس ناراحتی که در درون ما ایجاد میشود؛ باعث وقوع افسردگی در درون ما میشود.
تجربه احساس شادی و غم در مسیر تحقق اهداف
تحقق یک هدف موضوعی دشوار و زمانبر است؛ اما با اعتماد به خود و متمرکز شدن بر مسیر تلاش میتوان اهداف دلخواه را محقق کرد. در واقع مسیر دستیابی به اهداف مملو از شادیها و غمهاست. با این که ممکن است خیلی از افراد پس از دستیابی به اهدافشان دچار افسردگی شوند؛ اما شادی و غمی که در مسیر تحقق اهداف در وجود ما رخنه میکند موجب میشود تا ما تبدیل به افرادی محکم و مقتدر شویم.
هرگر اهداف خود را با دیگران مقایسه نکنیم
بسیاری از روانشناسان بر این باورند که مقایسه خود با دیگران در مسیر تحقق اهداف، موضوعی به شدت نادرست و مخرب است. چرا که شرایط زندگی هیچ فردی با فرد دیگر یکسان نیست و مقایسه افراد با یکدیگر موجب بروز افسردگی و ناامیدی میشود. در واقع مقایسه سطح موفقیت و تلاش افراد با خودمان، ما را از درون ویران میکند که موجب بروز حسادت دائمی در درون ما میشود و حسادت دائمی نیز در نهایت افسردگی را در وجود ما پدید میآورد. پس به جای مقایسه، تلاش و اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم؛ چرا که این دو باعث تحقق اهدافمان میشود.
تلاش مداوم برای دستیابی به اهداف؛ فرصت زندگی را از ما میگیرد
همه ما میدانیم که زندگی مملو از تلاشها و موفقیتها است؛ پس چرا برخی از ما برای دستیابی به اهداف و آرزوهایمان بیش از اندازه حریص هستیم؟ زندگی مجموعهای از لحظات ساده؛ اما شیرین است که هیچگاه تکرار نمیشود. مسیر تحقق اهداف نیازمند یک برنامه دقیق و پایدار است؛ اما باید توجه کنیم که این برنامه ما را از زندگی عادی و روزمره خود جدا نکند؛ چرا که کار و تلاش زیاد، فرصت زندگی کردن را از ما میگیرد. پس تنظیم کار و زندگی، به گونهای که هیچ یک بر دیگری آسیبی نزند، موضوعی مهم و قابل اهمیت است که برای تحقق اهدافمان باید حتما به آن توجه کنیم.
سوالات متداول
چرا پس از دستیابی به موفقیت دچار احساس پوچی میشویم؟
هر نقطه مثبت در وجود ما یک ضربه دوپامین ایجاد میکند که باعث میشود تمامی کارهای خود را به خوبی ادامه دهیم. زمانی که به هدف خود میرسیم، ترشح دوپامین در مغز ما کاهش مییابد و از نظر بیوشیمیایی برای ما سختتر است که شادی کنیم؛ پس احساس شوق و شادی جای خود را به احساس بیتفاوتی، ناامیدی و پوچی میدهند.
افسردگی پس از موفقیت چیست؟
افسردگی پس از موفقیت اختلالی است که پس از دستیابی افراد به یک دستاورد یا تحقق یک هدف، به سراغ آنها میآید. تحقق اهداف و دستیابی به یک موقعیت خاص تنها یک شادی نیست؛ بلکه خوشبختی است که آرام آرام به سراغ ما آمده و از آن نقطه به بعد برای همیشه خوشحال خواهیم ماند.
چرا نباید اهداف خود را با دیگران مقایسه کنیم؟
بسیاری از روانشناسان بر این باورند که مقایسه خود با دیگران در مسیر تحقق اهداف، موضوعی به شدت نادرست و مخرب است. چرا که شرایط زندگی هیچ فردی با فرد دیگر یکسان نیست و مقایسه افراد با یکدیگر موجب بروز افسردگی و ناامیدی میشود.
آیا انتقال تجربیات به اطرافیان، تاثیری در دستیابی به اهداف ما دارد؟
بله، از انتقال تجربیات و تلاش خود به سایر افراد هرگز غافل نشوید. چرا که انتقال تجربیات، دانش و اطلاعات به سایرین، موجب افزایش تسلط و مهارت ما برای تحقق اهداف بعدیمان میشود.
پرسش و پاسخ
سرچ کردم افسردگی بعداز شادی این مطلب واسم اومد بالا
دخترم بعداز اینکه از سفر برمیگردیم یا بعداز یک جشن ک خیلی بهش خوش گذشته احساس افسردگی بی تابی و بی قراری داره مستاصل و سردرگمم نمیدونم کسی این مشکل رو میدونه و باید براش چکار انجام بدم
چه دیدن فیلم باشه یا حرف زدن با کسی که دوستش دارم (و دستم هیچوقت بهش نمیرسه) یا انجام دادن هرکاری که نفع زیادی برام داره ، در نهایت باعث میشه به پوچی و ناامیدی برسم . زندگیم اینطوریه که هیچی خوشحالم نمیکنه ، اگه چیزی هم بتونه خوشحالم کنه ، نهایتا بعد از تموم شدنش توی پوچی و ناامیدی غرق میشم . البته شکست خوردن اونقدرام بد نیست و زیاد ناراحتم نمیکنه .
جواب هیچی رو نمیدونم و از آینده هم خبر ندارم ولی اگه به انتهای راهی که میخوام برم یا کاری که میخوام بکنم فکر میکنم ، نتیجه اش فرقی نمیکنه چی باشه ، هیچ اهمیتی برام نداره !
حتی دلم نمیخواد بپرسم “به نظرتون مشکلم چیه و چیکار باید بکنم ” . آآآآآه .
مطلب فوق العاده خاص و بی نظیر در جهت موضوعی نادر و بسیار مهم که با درک این مطلب میتوان به مرگ جهان پهلوان تختی یا اعتیاد ستاره فوتبال آرژانتین دیگو مارادونا و سایر افراد مشهور از این قبیل به درستی پی برد با تشکر از مطلب عالی شما
جالب بود ممنون