هوش هیجانی به زبان ساده EI (emotional intelligence) یا emotional quotient) EQ) توانایی درک، تفسیر، نشان دادن، مدیریت، ارزیابی و استفاده از احساسات و هیجانات برای برقراری ارتباط با دیگران و ایجاد ارتباط مؤثر و سازنده با آنهاست. دنیایی را تصور کنید که در آن نمی توانید بفهمید که دوستی غمگین است یا همکلاسی اش عصبانی است. این توانایی برای بیان و مدیریت احساسات خودمان ضروری است، همچنین برای توانایی درک، تفسیر و پاسخ به احساسات دیگران نیز ضروری است. برخی از کارشناسان معتقدند که هوش هیجانی برای موفقیت در زندگی مهمتر از IQ است.

همچنین بخوانید: بهترین تست هوش چیست؟ معرفی معتبرترین تست هوش

فهرست مقاله

اهمیت هوش هیجانی، چرا هوش هیجانی مهم است؟

همانطور که می دانیم، باهوش ترین افراد نیستند که موفق ترین یا کامل ترین افراد هستند. احتمالاً افرادی را می‌شناسید که از نظر تحصیلی درخشان هستند و در عین حال از نظر اجتماعی ناتوان و در کار یا روابط شخصی خود ناموفق هستند. توانایی فکری یا بهره هوشی شما (IQ) به تنهایی برای رسیدن به موفقیت در زندگی کافی نیست. بله، ضریب هوشی شما می تواند به شما کمک کند تا وارد دانشگاه شوید، اما این EQ شما است که به شما کمک می کند استرس و احساسات را هنگام مواجهه با مشکلات مدیریت کنید. IQ و EQ زمانی مؤثرتر هستند که مکمل یکدیگر باشند. هوش هیجانی بر موارد زیر تاثیر گذار است:

هوش هیجانی مهم تر است یا iq

تاثیر هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی

هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی تاثیر گذار است. دانش‌آموزانی که هوش هیجانی بالاتری دارند، تمایل به یادگیری بالاتری دارند و می‌توانند احساسات دیگران را درک کنند، که بر خودکارآمدی آنها تأثیر می‌گذارد و به طور غیرمستقیم بر پیشرفت تحصیلی آنها تأثیر می‌گذارد. در نتیجه، مدیریت صحیح و توسعه eq برای آنها حیاتی است.

هوش هیجانی در محیط کار

هوش هیجانی بالا می‌تواند به شما کمک کند تا پیچیدگی‌های اجتماعی محل کار را مرور کنید، دیگران را رهبری کنید و به
آنها انگیزه دهید و در حرفه‌تان برتری پیدا کنید. در واقع، وقتی نوبت به سنجش نامزدهای شغلی مهم می‌رسد، بسیاری از شرکت‌ها اکنون هوش هیجانی را به اندازه توانایی فنی مهم ارزیابی می‌کنند و قبل از استخدام از تست هوش هیجانی استفاده می‌کنند.

هوش هیجانی و سلامت جسمی

اگر قادر به مدیریت احساسات خود نیستید، احتمالاً استرس خود را نیز مدیریت نمی کنید. این می تواند منجر به مشکلات جدی سلامتی شود. استرس مدیریت نشده فشار خون را افزایش می دهد، سیستم ایمنی را سرکوب می کند، خطر حملات قلبی و سکته را افزایش می دهد، به ناباروری کمک می کند و روند پیری را تسریع می کند. اولین قدم برای افزایش هوش هیجانی، یادگیری نحوه مدیریت استرس است.

تاثیر هوش هیجانی بر سلامت روان

احساسات مدیریت نشده و استرس نیز می تواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد و شما را در برابر اضطراب و افسردگی آسیب پذیر کند. اگر نمی توانید احساسات خود را درک کنید، با آنها راحت باشید یا احساسات خود را مدیریت کنید، برای ایجاد روابط قوی نیز دچار مشکل خواهید شد. این به نوبه خود می تواند احساس تنهایی و انزوا و هر گونه مشکل سلامت روانی را تشدید کند.

هوش هیجانی و روابط

با درک احساسات خود و نحوه مدیریت آنها، بهتر می توانید احساسات خود را بیان کنید و احساس دیگران را درک کنید. این به شما این امکان را می دهد که به طور مؤثرتر ارتباط برقرار کنید و روابط قوی تری هم در محل کار و هم در زندگی شخصی خود ایجاد کنید.

هوش هیجانیی و هوش اجتماعی

هماهنگ بودن با احساسات یک هدف اجتماعی را دنبال می کند و شما را با افراد دیگر و دنیای اطرافتان مرتبط می کند. هوش اجتماعی شما را قادر می سازد دوست را از دشمن تشخیص دهید، علاقه فرد دیگری را نسبت به خود بسنجید، استرس را کاهش دهید، سیستم عصبی خود را از طریق ارتباطات اجتماعی متعادل کنید و احساس رضایت کنید.

بیشتر بخوانید: مهارت های زندگی چیست؟ آشنایی با مهارت های ده گانه زندگی

مولفه های هوش هیجانی

اصطلاح هوش هیجانی توسط دو محقق به نام‌های پیتر سالاووی و جان مایر در مقاله خود با عنوان هوش هیجانی در مجله Imagination, Cognition, and Personality در سال ۱۹۹۰ ایجاد شد. سپس توسط روانشناس و نویسنده دانیل گولمن در کتاب خود «هوش هیجانی چرا می تواند مهمتر از IQ باشد» رایج شد. eq از آن زمان، به عنوان یک عبارت رایج برای توصیف استعداد هیجانی نه فقط در روابط بین فردی و عاشقانه، بلکه در روابط بین والدین و فرزندان و در محیط های تحصیلی و حرفه ای تبدیل شده است.  در اینجا به ۵ مؤلفه هوش هیجانی اشاره می کنیم:

  1. خودآگاهی
  2. خودتنظیمی
  3. انگیزه
  4. همدلی
  5. مهارت های اجتماعی

۱. خودآگاهی

اگر خودآگاه باشید، می توانید الگوهای رفتاری و انگیزه های خود را ببینید. شما می دانید که چگونه احساسات و اعمال شما بر اطرافیان شما تأثیر می گذارد، چه خوب و چه بد. برای رسیدن به خودآگاهی، فرد باید قادر باشد عواطف خود را تحت نظر داشته باشد و در عین حال واکنش‌های هیجانی مختلف را تشخیص داده و هر احساس متمایز را به درستی شناسایی کند.

افراد خودآگاه همچنین می توانند ارتباط بین چیزهایی که احساس می کنند و نحوه عملکردشان را تشخیص دهند. همچنین می توانید محرک های خود را بشناسید، نقاط قوت خود را شناسایی کنید و محدودیت های خود را ببینید. طبق تحقیقات تاشا اوریش، روانشناس سازمانی، ۹۵ درصد افراد معتقدند که خودآگاه هستند. با این حال، تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد واقعاً هستند. بودن با افرادی که خودآگاه نیستند می تواند ناامید کننده باشد و منجر به افزایش استرس و تشویق شود. در اینجا چند نکته برای بهبود خودآگاهی وجود دارد:

  • از دیگران بازخورد سازنده بخواهید
  • با دقت به افکار و احساسات خود توجه کنید
  • به دنبال علایق خود باشید و کاری را انجام دهید که باعث خوشحالی شما می شود
  • مهارت های جدید بیاموزید و برای خود اهداف تعیین کنید
  • روی ایجاد ذهنیتِ رشد کار کنید

۲. خود تنظیمی

هوش هیجانی علاوه بر آگاهی از احساسات خود و تأثیری که بر دیگران می گذارد، مستلزم تنظیم و مدیریت هیجانات خود است. این به معنای دور کردن احساسات و در اصل سرکوب آنها نیست. این فقط به معنای انتظار برای زمان و مکان مناسب برای بیان آنهاست. هر چه فرد با هوش هیجانی خود هماهنگ تر باشد، راحت تر می تواند یک پاسخ سنجیده دهد تا یک واکنش فوری.

آنهایی که در خودتنظیمی مهارت دارند، منعطف هستند و به خوبی با تغییر سازگار هستند. آنها همچنین برای مدیریت درگیری و پخش موقعیت های ناراحت کننده یا دشوار مناسب هستند. افرادی که مهارت های خودتنظیمی سالمی دارند وجدان کاری بالایی دارند. آنها در مورد اینکه چگونه بر دیگران تأثیر می گذارند فکر می کنند و مسئولیت اعمال خود را می پذیرند. در اینجا چند نکته برای بهبود خودتنظیمی وجود دارد:

  • به چالش ها به عنوان فرصت نگاه کنید
  • مهارت های تحمل اضطراب را بالا ببرید
  • روی پذیرش بازتاب ها و احساسات کار کنید
  • راه هایی برای مدیریت احساسات دشوار پیدا کنید
  • مهارت های ارتباطی و اجتماعی را تمرین کنید
  • تشخیص دهید که فرد در نحوه پاسخ دادن حق انتخاب دارد

۳. خود انگیختگی و انگیزه

انگیزه درونی یکی دیگر از مهارت های مهم هوش هیجانی است. افرادی که از نظر عاطفی باهوش هستند، چیزهایی فراتر از پاداش های بیرونی مانند شهرت، پول، شناخت و تحسین برانگیخته می شوند. در عوض، آنها اشتیاق به برآوردن نیازها و اهداف درونی خود دارند. آن‌ها به دنبال پاداش‌های درونی هستند، از هماهنگی کامل با یک فعالیت، جریان می‌یابند.

خودانگیختگی شامل انگیزه شخصی ما برای بهبود و رشد، تعهد به اهداف، ابتکار، یا آمادگی برای اقدام بر اساس فرصت ها، و خوش بینی و انعطاف پذیری است. کسانی که در این زمینه صلاحیت دارند، تمایل به عمل دارند. آنها اهدافی را تعیین می کنند، نیاز زیادی به موفقیت دارند و همیشه به دنبال راه هایی برای بهتر شدن هستند. آنها همچنین تمایل زیادی به متعهد بودن دارند و در ابتکار عمل خوب هستند. در اینجا چند نکته برای بهبود خودانگیختگی وجود دارد:

  • از استفاده بیش از حد از پاداش های بیرونی خودداری کنید
  • نتایج خود را جشن بگیرید
  • روی تعیین اهداف کوچک و قابل اندازه گیری تمرکز کنید
  • چالش هایی را برای جالب نگه داشتن چیزها معرفی کنید
  • اهدافی را برای کمک به ایجاد انگیزه درونی تعیین کنید

۴. همدلی

همدلی یا توانایی درک احساسات دیگران برای تکمیل هوش هیجانی بسیار مهم است. با این حال، همدلی چیزی فراتر از توانایی تشخیص حالات عاطفی دیگران را شامل می شود. همچنین بر پاسخ های فرد تأثیر می گذارد. همدلی به فرد اجازه می دهد تا اقتدار را که اغلب بر روابط اجتماعی، به ویژه در محل کار، تأثیر می گذارد، درک کند. این برای هدایت تعاملات روزانه فرد با افراد مختلف ضروری است. در واقع، مشخص شد که همدلی به عنوان مهارت رهبری درجه یک است.

کسانی که در این عنصر صلاحیت دارند می توانند تشخیص دهند که چه کسی قدرت را در روابط مختلف حفظ می کند. آنها همچنین درک می کنند که چگونه این نیروها بر احساسات و رفتارها تأثیر می گذارند. به همین دلیل، آنها می توانند موقعیت های مختلفی را که به دینامیک قدرت وابسته است، به دقت تجزیه و تحلیل کنند. در اینجا چند نکته برای بهبود همدلی وجود دارد:

  • مایل به اشتراک گذاری احساسات باشید
  • به دیگران گوش دهید
  • درگیر هدفی مانند یک پروژه اجتماعی باشید
  • با افراد جدید ملاقات کنید و صحبت کنید
  • سعی کنید خود را به جای شخص دیگری تصور کنید

هوش هیجانی چیست

۵. مهارتهای اجتماعی

توانایی تعامل خوب با دیگران یکی دیگر از جنبه های حیاتی هوش هیجانی است. مهارت های اجتماعی به افراد اجازه می دهد تا روابط معناداری با دیگران ایجاد کنند و درک قوی تری از خود و دیگران ایجاد کنند. درک صحیح هیجانی فراتر از درک عواطف خود و دیگران است. فرد همچنین باید این اطلاعات را در تعاملات و ارتباطات روزانه خود استفاده کند.

اگر مهارت های اجتماعی خود را توسعه داده اید، در کار گروهی مهارت دارید. شما از دیگران و نیازهای آنها در گفتگو یا حل تعارض آگاه هستید. شما در مکالمه، از گوش دادن فعال، تماس چشمی، مهارت های ارتباط کلامی و زبان بدن باز استقبال می کنید. شما می دانید که چگونه می توانید با دیگران رابطه برقرار کنید یا رهبری خود را ابراز کنید. در اینجا چند نکته برای بهبود مهارت های اجتماعی آورده شده است:

  • سوالات باز بپرسید
  • موضوعاتی  را پیدا کنید که به شروع گفتگو کمک می کنند
  • تماس چشمی خوب را تمرین کنید
  • گوش دادن فعال را با تمام بدن تمرین کنید
  • به مهارت های اجتماعی دیگران توجه کنید
  • به دیگران علاقه نشان دهید و از آنها سؤال بپرسید
  • مراقب زبان بدن خود و دیگران باشید

بلوغ عاطفی یا پختگی چیست؟ چگونه می‌توان به بلوغ عاطفی رسید؟

انواع هوش هیجانی

در مورد انواع هوش هیجانی باید گفت که در واقع انواع مختلفی از این مهارت وجود ندارد اما طبق گفته futurelearn سه رویکرد اصلی به هوش هیجانی وجود دارد: مدل توانایی، مدل ویژگی و مدل ترکیبی. در اینجا، نگاهی دقیق تر به هر یک از آنها خواهیم داشت.

مدل مهارت محور، هوش هیجانی اکتسابی

این مدل استدلال می کند که برای اینکه از نظر عاطفی باهوش باشید، باید شایستگی های خاصی را داشته باشید. به عنوان مثال، مدل چهار شاخه ای که در مقاله مایر، سالوی و کاروسو به تفصیل شرح داده شده است، استدلال می کند که شما باید بتوانید:

  • احساسات خود را بشناسید
  • بدانید با آنها چه کار کنید
  • معنی آنها را بفهمید
  • بدانید چگونه آنها را مدیریت کنند
  • بخواهید از آنها مراقبت کنید

مدل ویژگی محور، هوش هیجانی انتسابی

این مدل، مانند مدلی که پتریدس توسعه داد، از این ایده که هوش هیجانی مبتنی بر توانایی ها است، جدا می شود. این استدلال می کند که افرادی دارای ادراک عاطفی و ویژگی هایی هستند که بخشی از شخصیت آنها را تشکیل می دهد. اینها به جای اندازه‌گیری علمی، توسط خود شخص شناسایی می‌شوند و برای مثال ممکن است شامل خودشناسی قاطعیت، عزت نفس و شادکامی باشند.

مدل مختلط

این مدل چندین نوع کیفیت هوش هیجانی را شامل مهارت ها (مثلاً همدل بودن) و ویژگی ها (مانند خوش بینی) ترکیب می کند. ویژگی های دیگر (مانند توانایی خواندن حالات چهره، توانایی الهام بخشیدن به دیگران) در مورد اینکه آیا هوش هیجانی مجموعه‌ای از مهارت‌هایی است که باید آموخته شوند و بهبود یابند یا اینکه مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی است که ذاتی هستند یا ترکیبی از هر دو، بحث‌هایی وجود دارد.

روانشناسی مثبت گرا چیست؟ چرا روانشناسی مثبت گرا مهم است؟

نشانه های هوش هیجانی پایین

هوش هیجانی پایین به ناتوانی در درک دقیق احساسات (هم در خود و هم در دیگران) و استفاده از آن اطلاعات برای هدایت افکار و اعمالتان اشاره دارد. ممکن است فردی را بشناسید که به نظر می رسد هرگز قادر به کنترل احساسات خود یا درک احساسات دیگران نیست. شاید آنها دائماً کارهای اشتباه را در زمان اشتباه انجام می دهند. یا شاید آنها همیشه دیگران را قضاوت می کنند، اما به سختی انتقاد را می پذیرند.

هوش هیجانی پایین می تواند به طرق مختلف خود را نشان دهد. برخی از این تظاهرات بر افراد اطراف افراد تأثیر می گذارد، بنابراین این اشخاص ممکن است متوجه برخی چالش ها در حفظ روابط شوند. سایر نشانه های هوش هیجانی پایین عبارتند از:

  • مشکل در درک آنچه باعث ایجاد برخی احساسات می شود
  • طغیان های عاطفی مکرر یا تغییرات خلقی
  • مشکل در اظهار نظر یا به عهده گرفتن مسئولیت در یک موقعیت
  • علاقه اندک به یافتن راه های جدید برای حل مشکلات
  • مشکل در پذیرش انتقاد
  • مشکل در بیان واضح ایده ها یا بیان یک نکته
  • عادت به گفتن چیزهای اشتباه در زمان نامناسب
  • بی‌توجهی به نشانه‌های احساسی دیگران
  • تمایل به تثبیت اشتباهات به جای درس گرفتن از آنها و ادامه دادن
  • بدبینی و از دست دادن انگیزه پس از شکست

همچنین بخوانید: چگونه روابط خود را بهبود دهیم؟

نشانه های هوش هیجانی بالا

افراد با هوش هیجانی بالا می توانند احساسات مختلف را تشخیص دهند و بفهمند که این احساسات چگونه بر افکار، کلمات و نحوه عمل آنها تأثیر می گذارد. آنها همچنین می‌دانند که احساسات زودگذر هستند و می‌توانند اصرار خود را برای صحبت کردن یا رفتار کردن به روش‌هایی که ممکن است مخرب، آسیب‌رسان یا مضر باشد مدیریت کنند.

از دیگر نشانه های هوش هیجانی بالا این است که این افراد می‌دانند که هیچ‌کس کامل نیست و همه افراد به یک شکل منحصربه‌فرد هستند. این افراد دائماً برای بهتر کردن خود و تقویت مهارت‌های خود تلاش می‌کنند. در زیر برخی نشانه های هوش هیجانی بالا آمده است:

  • آنها زندگی متعادلی دارند
  • آنها کنجکاو و مشتاق یادگیری هستند
  • آنها می بخشند و فراموش می کنند
  • آنها از خود در برابر آسیب عاطفی محافظت می کنند
  • آنها خود را قاطعانه بیان می کنند
  • آنها مرزهای سالم با افراد تعیین می کنند

مطالعه بیشتر: مهارت حل مسئله چیست؟ مراحل و تکنیک های تقویت آن

معایب هوش هیجانی

تحقیقات نشان می دهد که افراد با هوش هیجانی بالا ممکن است در واقع کمتر خلاق و نوآور باشند. افراد با هوش هیجانی بالا ممکن است از ترس آسیب رساندن به احساسات دیگران، در ارائه بازخورد منفی دچار مشکل شوند. تحقیقات همچنان نشان داده است که EQ بالا گاهی اوقات می تواند برای اهداف فریبنده و منفی استفاده شود.

مطلب مفید: هرم مازلو چیست؟ همه چیز در مورد سلسله مراتب نیازهای مازلو

هوش هیجانی دنیل گلمن

دانیل گولمن اولین کسی نبود که این مفهوم را بیان کرد. با این حال، گلمن در نقش روانشناس و روزنامه نگار، عناصر هوش هیجانی را برای اقشار وسیعی از جامعه قابل دسترس کرد. کتاب‌های پرفروش او که با «هوش هیجانی» (۱۹۹۵) شروع می‌شود؛ نحوه تعامل برخی کسب‌وکارها با مشتریان و برخی مدیران را تغییر داده است. تأثیر او در آموزش و پرورش حتی عمیق تر بوده است.

به لطف گولمن، معلمان اکنون متوجه شده اند که هوش هیجانی برای یادگیری به اندازه ضزیب هوشی یا IQ اهمیت دارد. در نتیجه، ده‌ها هزار مدرسه در سراسر جهان در حال حاضر «یادگیری اجتماعی و هیجانی» را در برنامه‌های درسی خود گنجانده‌اند. در برخی از مدارس، دوره های آموزشی برای توسعه eq اجباری است.

هوش هیجانی در محیط کار

تحقیقات در سال ۲۰۱۳ نشان می دهد که هوش هیجانی بالا می تواند به دلیل روابط مثبتی که در محل کار ایجاد می شود، به شما در دستیابی به اهداف سازمان و افزایش رضایت شغلی شما کمک کند. هنگامی که یک مدیر احساسات کارکنان خود را در نظر می گیرد، یاد می گیرد که چگونه با آنها به بهترین شکل تعامل کند.

توانایی بیشتر در مدیریت احساسات می‌تواند از بسیاری جهات برای عملکرد کاری مفید باشد. استفاده از هوش هیجانی در محل کار می‌تواند مهارت تصمیم‌ گیری را بهبود بخشد، به تعاملات اجتماعی کمک کند تا به خوبی پیش برود و توانایی کارکنان را برای مقابله با مواقع استرس‌زا افزایش دهد. نمونه هایی از هوش هیجانی در محیط کار می تواند شامل موارد زیر باشد:

۱. همدلی با یک کارمند یا همکار ناراحت
کارمندان ممکن است ناراحت شوند، روحیه بدی داشته باشند، بحث کنند و روزهای بدی داشته باشند. شفقت، درک و آگاهی از نشانه های قطعی هوش هیجانی هستند. آگاهی از حالات عاطفی دیگران و واکنش به آن نشان دهنده درک این موضوع است که همه انسان ها احساسات شدیدی را تجربه می کنند و احساسات یک فرد مهم است.

۲. گوش دادن به دیگران با احترام
آیا تا به حال به کنفرانسی رفته اید که به نظر می رسد همه در مورد یکدیگر صحبت می کنند و سعی می کنند حرف آخر را بزنند؟ این نه تنها نشانه ای از تسلط بر نفس و توجه به دیگران نیست. همچنین نشانه هایی از کمبود هوش هیجانی هستند. وقتی افراد اجازه صحبت کردن دارند و دیگران گوش می دهند، نشانه هوش هیجانی بالا است. این نشان دهنده احترام متقابل بین طرفین است و به احتمال زیاد منجر به نتیجه گیری سازنده در جلسات می شود.

۳. انعطاف پذیر بودن
انعطاف پذیری یک اصطلاح مهم در سازمان های امروزی است. رهبران با هوش هیجانی بالا نیازهای در حال تغییر دیگران را درک می کنند و به جای تلاش برای اعمال محدودیت های سفت و سخت در مورد نحوه انجام کار افراد، آماده همکاری با آنها هستند. آنها انتظار ندارند که همه در ساعات کاری خود کار کنند، اولویت های یکسانی داشته باشند یا دقیقاً با همان ارزش ها زندگی کنند.

مطلب کاربردی: اثر هاله ای چیست؟ اثرات خطای هاله ای در حوزه های مختلف

تقویت هوش هیجانی در محل کار

همچنین بخوانید: تاب آوری چیست؟ انواع، مولفه ها، فواید و تکنیک های افزایش آن

تقویت هوش هیجانی

مهارت هایی که هوش هیجانی را تشکیل می دهند را می توان بهبود بخشید. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که بین یادگیری ساده در مورد EQ و استفاده از آن دانش در زندگی شما تفاوت وجود دارد. فقط به این دلیل که می دانید باید کاری را انجام دهید، به این معنی نیست که آن را انجام خواهید داد؛ به خصوص زمانی که تحت فشار استرس قرار می گیرید. به منظور تغییر دائمی رفتار باید یاد بگیرید که چگونه در لحظه و در روابط خود بر استرس غلبه کنید تا از نظر هیجانی آگاه باشید. مهارت های کلیدی برای تقویت هوش هیجانی و بهبود توانایی شما در مدیریت احساسات و ارتباط با دیگران عبارتند از:

افزایش خودآگاهی

آگاهی از احساسات و پاسخ های عاطفی به دیگران می تواند هوش هیجانی فرد را به طور قابل توجهی بهبود بخشد. دانستن زمانی که فرد احساس مضطرب یا عصبانیت می کند می تواند به پردازش و انتقال آن احساسات به گونه ای کمک کند که نتایج سالمی را به همراه داشته باشد.

تشخیص احساس دیگران

هوش هیجانی می تواند با خودآگاهی شروع شود، اما درک اینکه دیگران چگونه رفتار و ارتباطات خود را می بینند، ضروری است. تنظیم پیام خود بر اساس نحوه دریافت احساس دیگران، بخشی جدایی ناپذیر از هوش هیجانی است.

تمرین گوش دادن فعال

افراد به صورت کلامی و غیرکلامی ارتباط برقرار می کنند، بنابراین گوش دادن و نظارت بر واکنش های بالقوه مثبت و منفی ضروری است. وقت گذاشتن برای شنیدن دیگران همچنین نشان دهنده سطحی از احترام است که می تواند پایه ای برای روابط سالم باشد.

نگرش مثبت

نگرش مثبت فوق العاده مسری است. افراد با هوش هیجانی بالا قدرت کلمات مثبت، پیام های تشویق کننده و حرکات دوستانه را درک می کنند. هنگامی که فرد می تواند در یک موقعیت استرس زا نیز مثبت بماند، می تواند به دیگران کمک کند آرام بمانند. همچنین می تواند حل مشکل و همکاری بیشتر را تشویق کند.

افزایش همدلی

فکر کردن به اینکه دیگران چگونه ممکن است احساس کنند یک کیفیت اساسی هوش هیجانی است. این بدان معناست که شما می توانید با احساساتی که ممکن است خود را احساس نمی کنید همدلی کنید و به گونه ای پاسخ دهید که برای دیگران محترمانه و آرامش بخش باشد.

دریافت بازخوردها و انتقادات

بسیار مهم است که از آن دسته افرادی باشید که می توانند بازخوردها را بشنوند، خواه این بازخورد  مثبت باشد یا توصیه های انتقادی تر در مورد اینکه چگونه باید وظایف را به طور کارآمدتر انجام دهید. پذیرا بودن از بازخورد به معنای پذیرفتن مسئولیت اعمال خود و تمایل به بهبود نحوه برقراری ارتباط با دیگران است.

مطالعه بیشتر: تکنیک پومودورو چیست و چه مراحلی دارد؟ کاربرد، فواید و معایب

کتاب هوش هیجانی

در زمینه هوش هیجانی و افزایش هوش هیجانی کتاب های متعددی وجود دارد. کتاب هوش هیجانی کتابی نوشته دنیل گلمن است که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. در این کتاب، گولمن بیان می کند که هوش هیجانی به اندازه ضریب هوشی برای موفقیت، از جمله در جنبه های تحصیلی، حرفه ای، اجتماعی و بین فردی زندگی یک فرد مهم است. کتاب هوش هیجانی دنیل گلمن برای خرید به صورت نسخه الکترونیکی و فیزیکی موجود است و ترجمه شده است.

مطلب مرتبط: مدیریت زمان چیست؟ ۸ تکنیک کاربردی مدیریت زمان و برنامه ریزی

کتاب هوش هیجانی

سوالات متداول

در اینجا به برخی سوالات رایج در مورد هوش هیجانی پاسخ داده ایم:

IQ مهم تر است یا EQ؟

از لحاظ تاریخی، نمرات در تست های IQ با عملکرد تحصیلی بهتر، حقوق بالاتر و عملکرد شغلی بهتر مرتبط است. با این حال، مطالعات جدیدتر نشان داده هوش هیجانی با موفقیت شغلی و روابط رضایت بخش تر ارتباط دارد. همچنین شواهدی وجود دارد که هوش هیجانی ممکن است به شما در مدیریت استرس کمک کند.

اولین قدم برای افزایش هوش هیجانی چیست؟

شاید بتوان گفت اولین قدم برای افزایش هوش هیجانی، یادگیری نحوه مدیریت استرس است. هیجانات کنترل نشده و استرس می تواند بر سلامت روان شما اثر بگذارد و شما را در برابر اضطراب و افسردگی آسیب پذیر کند.

افرادی که هوش هیجانی پایین دارند، چگونه رفتار می کنند؟

افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند اغلب برای درک و کنترل احساسات خود دچار مشکل می شوند. آنها ممکن است بدون اینکه بفهمند واقعاً چه احساسی دارند یا چرا اینقدر ناراحت هستند، واکنش نشان دهند.

هوش هیجانی با کدام مهارت مدیریت ارتباط بیشتر دارد؟

هوش هیجانی با مهارت خود مدیریتی ارتباط بیشتر دارد. خود مدیریتی جزء حیاتی هوش هیجانی است که نقش مهمی در موقعیت های چالش برانگیز کسب و کار ایفا می کند. این به توانایی رهبران برای مدیریت احساسات خود در یک موقعیت دشوار اشاره دارد.

برای افزایش هوش هیجانی چه باید کرد؟

هوش هیجانی قابل بهبود است و می توان آن  ا افزایش داد. با استفاده از افزایش مهارت هایی مثل خودآگاهی، خود تنظیمی، خودانگیختکی، گوش دادن فعال و… می توان افزایش هوش هیجانی را افزایش داد.

منابع: verywellmind, healthline, simplepsychology