بسیاری از افراد تصور میکنند که علت افسردگی خود را میدانند. اما واقعیت این است که پیدا کردن علت افسردگی همیشه ساده نیست. در بسیاری از موارد افسردگی یک دلیل ندارد. بلکه نتیجه چندین عامل مختلف مثل ژنتیک، اتفاقات گذشته و شرایط کنونی است.
مهمترین نکتهای که در این خصوص باید بدانید این است که برخلاف احساس غم و اندوه، افسردگی لزوما یک علت ندارد. در واقع نمیتوان کسی را بابت افسردگی مقصر دانست یا آن را به وجود یک مشکل در شخصیت فرد نسبت داد. این اختلال هر کسی را ممکن است تحت تاثیر قرار دهد و فارغ از اینکه علت به وجود آمدن افسردگی چیست، راههای موثری برای درمان آن وجود دارد.
مهم ترین علت افسردگی چیست؟
افسردگی یک اختلال روانی بسیار پیچیده است. به همین دلیل پیدا کردن علت دقیق آن دشوار است. علل متعددی را میتوان برای افسردگی برشمرد. برخی افراد وقتی به یک بیماری سخت مبتلا میشوند افسردگی را تجربه می کنند. برخی دیگر به علت جدایی یا از دست دادن عزیزان خود افسرده میشوند. برخی دیگر هم به علت ژنتیکی و سابقه ابتلای خانوادگی به افسردگی دچار میشوند.
۱- علت زیستی افسردگی
هنوز مشخص نیست که دقیقاً چه اتفاقی در مغز رخ میدهد که باعث بروز افسردگی میشود. اما مطالعات نشان داده است که در بخشهای خاصی از مغز در فرد افسرده به خوبی کار نمیکند. همچنین علت افسردگی را میتوان در تغییر سطح و عملکرد مواد شیمیایی خاص در مغز مثل دوپامین یا سروتونین جستوجو کرد.
۲- علت ژنتیکی افسردگی
محققان به این نتیجه رسیدهاند که یکی از مهمترین علتهای افسردگی سابقه خانوادگی است. اگر فردی در خانواده به افسردگی مبتلا باشد ریسک ابتلا به افسردگی در او بالاتر میرود. اما به طور مشخص نمیتوان گفت ژنتیک چگونه بر افسردگی تاثیر میگذارد. واقعیت این است که افسردگی یک خصیصه پیچیده است و ژنهای مختلفی با عملکردهای مختلف دست به دست می دهند تا باعث بروز این اختلال شوند.
۳- جنسیت
احتمال بروز افسردگی در زنان دو برابر مردان است و علت آن به طور قطعی مشخص نیست. تغییرات هورمونی که زنان در بازههای زمانی مختلف در زندگی خود تجربه میکنند میتواند یکی از علل افسردگی در زنان باشد.
مطلب مرتبط: افسردگی در زنان | تاثیر افسردگی در زنان و درمان آن
۴- افزایش سن
یکی از علت های افسردگی بالا رفتن سن است. با بالا رفتن سن افراد احتمال بروز افسردگی در آنها بیشتر میشود. در صورتی که فرد تنها زندگی کند یا حمایت عاطفی دریافت نکند احتمال بروز افسردگی بیشتر هم میشود.
مطلب مرتبط: افسردگی در سالمندان چیست؟ | علائم و علت افسردگی در سنین پیری
۵- بیماریهای مزمن و افسردگی
بیماری مزمن به بیماری گفته میشود که بیش از حد نرمال طولانی شده و به طور کامل قابل درمان نیست. رژیم غذایی، ورزش، اصلاح سبک زندگی و داروها میتوانند به کنترل بیماریهای مزمن کمک کنند. شرایطی که سلامتی فرد را از حالت طبیعی خود خارج میکنند، مثل بیماریهای مزمن و ناتوانیهایی که درمان ندارند یکی از مهمترین علتهای افسردگی هستند. این بیماریها عبارتند از:
- سرطان
- بیماریهای قلبی
- سکته مغزی
- مشکلات تیروئیدی
- دیابت
- بیماریهای کلیوی
- ایدز
- لوپوس
- ام اس (MS)
- پرکاری تیروئید
- دردهای مزمن
۶- افسردگی به علت دردهای مزمن
درد مزمن به دردهایی گفته میشود که بین چند هفته تا چند ماه پایدار باقی بمانند. دردهای مزمن نه تنها به خودی خود باعث ایجاد ناراحتی میشوند، بلکه می توانند باعث ایجاد اختلال در خواب، کاهش توانایی فرد در تحرک و ورزش کردن، مختل کردن روابط و کاهش بهرهوری شغلی شوند. بنابراین اگر بگوییم یک علت افسردگی همین دردهای مزمن هستند بیراه نیست. دردهای مزمن میتوانند باعث احساس غم، انزوا و افسردگی شوند.
ترکیبی از دارودرمانی، رواندرمانی، گروهدرمانی و سایر روشها میتواند به کنترل درد مزمن، درمان افسردگی و بازگشت به مسیر طبیعی زندگی کمک کند.
مطلب مرتبط: اثرات استرس و اضطراب بر روی بدن
۷- صدمه روانی و سوگ
صدمات روانی (Trauma) از جمله تجاوز و سو استفاده جنسی یا عاطفی از جمله مهم ترین علت های افسردگی هستند. فرقی ندارد این اتفاقات تلخ در دوران کودکی یا بزرگسالی افتاده باشند، به هر حال میتوانند به خصوص در افرادی که از نظر زیستی مستعد افسردگی باشند ایجاد مشکل کنند.
سوگ یک پاسخ طبیعی و رایج نسبت به فقدان است. فقدان یک عزیز پس از مرگ او، فقدان به علت جدایی، فقدان از دست دادن شغل، فقدان پس از گم شدن یا مرگ حیوان خانگی، طلاق و بازنشستگی همگی میتوانند باعث سوگ شوند.
سوگ بعد از مرگ یک دوست یا از دست دادن سایر عزیزان یک احساس طبیعی است؛ اما این سوگ پس از فقدان میتواند باعث بروز علائم افسردگی مثل احساس بیارزشی، افکار منفی، ناامیدی، فکر خودکشی، احساس پوچی و لذت نبردن از زندگی شود.
۸- تغییر شرایط و وقایع استرسزا
هر فردی در طول زندگی خود به دلیل وقایع استرسزا (مثل طلاق یا مراقبت از بستگان بیمار) غم را تجربه می کند. اما وقایع مثبت مثل ازدواج یا شروع یک شغل جدید هم میتوانند جزء علتهای افسردگی به شمار بیایند. این وقایع هم میتوانند علائم افسردگی را ایجاد کنند.
مطالعه بیشتر: افسردگی دوران سربازی چیست؟ راه های موثر برای مقابله
۹- مصرف داروها
بسیاری از داروها میتوانند باعث بروز علائم افسردگی شوند. مصرف الکل و سوء مصرف مواد در میان افراد مبتلا به افسردگی شایع است. این باعث بدتر شدن علائم افسردگی و ایجاد تداخل در تاثیرگذاری داروهای ضدافسردگی آن ها میشود. داروهایی مثل «ایزوتریتینوئین» (برای رفع آکنه)، «اینتفرون آلفا» و «کورتون» میتوانند ریسک ابتلا به افسردگی را بالا ببرند.
۱۰- مشکلات شخصی
مسائل شخصی هم میتواند علت افسردگی در افراد باشد. به خصوص افرادی که زمینه زیستی و ژنتیکی ابتلا به افسردگی را دارند بیشتر در معرض ابتلا هستند. مسائل مالی، اختلافات و مشکلات خانوادگی و طلاق از جمله علل احتمالی بروز این اختلال هستند.
قرنطینه خانگی، فاصله گیری از اجتماع به علت بیماریهای ذهنی، طرد شدن از گروههای دوستانه و خانوادگی هم می توانند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشند.
عوامل خطرزا در افسردگی
افسردگی یه یکی از اختلالات روانی رایج در جامعه تبدیل شده که عوامل زیادی در بروز آن نقش دارند. برخی از این عوامل که در دسته عوامل خطرزا قرار دارند، شامل موارد بیوشیمیایی، پزشکی، اجتماعی یا ژنتیکی هستند که در ادامه به بیان هر یک میپردازیم.
ژنتیک
ژنتیک از دیگر عوامل خطرزا در بروز افسردگی است. چرا که برخی بیماریهای روانی و زمینهای اعضای خانواده، ممکن است از طریق ژنتیک به سایر افراد منتقل شود. پس سابقه خانوادگی از جمله عواملی است که در اختلال افسردگی تاثیرگذار بوده و خطر ابتلا به این اختلال روانی را در نسلهای بعد افزایش خواهد داد.
وضعیت اقتصادی و اجتماعی
وضعیت اقتصادی و اجتماعی نابسامان باعث بروز بیماریهای روانی در افراد میشود. پس موضوعات رایجی چون مشکلات مالی و موقعیتهای اجتماعی نامناسب از جمله عوامل خطرزا در بروز افسردگی هستند.
مصرف برخی داروهای خاص
مصرف برخی داروها از جمله عوامل خطرزا در ابتلا به افسردگی است که بر روح و روان افراد تاثیر میگذارد. برای مثال مصرف مواد دارویی چون کورتیکواستروئیدها، بتابلوکرها و انواع داروهای کنترل بارداری هورمونی ممکن است خطر ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.
کمبود ویتامین دی
مکمل دی از جمله ویتامینهای ضروری در بدن است که کمبود آن باعث ایجاد مشکلات جسمی و روانی میشود. کمبود ویتامین دی در بدن، از جمله عوامل خطرزا در بروز اختلال افسردگی است که احتمال ابتلا به این بیماری روانی را در افراد افزایش خواهد داد.
هویت جنسی
براساس تحقیقات انجام شده، خطر ابتلا به افسردگی در افراد تراجنسیتی ۴ برابر بیشتر از افراد سیس جندر است؛ پس هویت جنسیتی به عنوان یکی از عوامل خطرزا در افسردگی شناخته میشود. البته که بسیاری از افراد با دو واژه تراجنسیتی و سیس جندر آشنا نیستند. باید بگوییم تراجنسیتی افرادی هستند که هویت جنسی آنها با جنسیت انتسابیشان متفاوت است و سیس جندر نیز افرادی هستند که هویت جنسیتی آنها با جنسیت انتسابیشان یکسان است.
اعتیاد به مواد مخدر
اعتیاد به مواد مخدر از دیگر عوامل خطرزا در افسردگی است. چرا که براساس تحقیقات انجام شده حدود ۲۱ درصد از افراد معتاد به مواد مخدر، از اختلال افسردگی رنج میبرند.
بیماریهای مزمن و زمینهای
بیماریهای مزمن و زمینهای از دیگر عوامل خطرزا در بروز افسردگی است. در واقع احتمال بروز اختلال روانی افسردگی در افراد مبتلا به بیماری قلبی، دو برابر بیشتر از افراد فاقد بیماری قلبی است. همچنین جالب است بدانید از هر ۴ فرد مبتلا به سرطان، یک نفر از آنها از اختلال افسردگی رنج میبرند. فراموش نکنید، افسردگی از جمله اختلالات روانی است که با سایر عناصر سلامتی بدن مرتبط است و عوامل جسمی و روحی زیادی ممکن است احتمال بروز این اختلال را افزایش دهند.
مناطقی از مغز که با افسردگی درگیر هستند
زمانی که یک فرد مبتلا به اختلال افسردگی میشود، برخی از مناطق در مغز او با این اختلال درگیر خواهند شد؛ هر یک از این مناطق در هر دو نیمکره مغز وجود دارند و به صورت پیوسته با هم در ارتباط هستند. در ادامه به معرفی هر یک از این مناطق میپردازیم.
آمیگدال
آمیگدال بخش عمیقی در مغز است که با احساساتی مانند خشم، لذت، غم، ترس و برانگیختگی جنسی مرتبط است. همچنین زمانی که در مغز ما یک خاطره هیجانانگیز مانند یک موقعیت ترسناک یادآوری میشود، بخش آمیگدال مغز فعال خواهد شد. همچنین جالب است بدانید فعالیت آمیگدال مغز زمانی که فرد دچار احساس غم یا افسردگی میشود، بسیار بیشتر است و این فعالیت با وجود بهبود افسردگی نیز ادامه خواهد یافت. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که افزایش فعالیت آمیگدال ممکن است باعث بزرگ شدن آن شود.
عقدههای قاعدهای یا پایه
عقدههای قاعدهای یا پایه، گروهی از ساختارهای مرتبط در عمق مغز است که به ساختارهای نزدیک به مغز متصل هستند و با آنها تعامل دارند. این بخش از مغز در به خاطر سپردن، تفکر و پردازش عاطفی دخیل است. برخی تحقیقات انجام شده نشان میدهد که انقباض و سایر تغییرات ساختاری در عقدههای قاعدهای پایه به دلیل بروز افسردگی در افراد است.
هیپوکامپ
هیپوکامپ بخشی از مغز است که نقش کلیدی در پردازش حافظه بلند مدت دارد؛ همچنین این بخش با آمیگدال نیز در تعامل است. جالب است بدانید هیپوکامپ مغز همان بخشی است که وقتی با یک سگ پرخاشگر برخورد دارید، ترس شما را ثبت میکند و خاطره چنین تجربهای را ممکن است تا سالها بعد زمانی که با سایر سگها در برخورد هستید نیز برای شما تداعی کند.
تحقیقات انجام شده نشان میدهد که بخش هیپوکامپ در مغز برخی افراد افسرده کوچکتر از سایر افراد عادی است. همچنین قرار گرفتن در معرض هورمونهای استرس باعث بروز اختلال در رشد نورونهای مغزی بخش هیپوکامپ میشود.
چگونه زیستشناسی با افسردگی مرتبط است؟
محققان با انجام تحقیقاتی بر روی مغز افراد مبتلا به افسردگی، به این موضوع پی بردند که مغز افراد افسرده با سایرین کمی متفاوت است. برای مثال بخش کوچکی به نام هیپوکامپ، در مغز وجود دارد که وظیفه آن ذخیره خاطرات حیاتی فرد است. هیپوکامپ مغز فرد افسرده نسبت به سایر افراد عادی، کوچکتر است. در واقع کوچک بودن هیپوکامپ باعث میشود تا گیرندههای سروتونین کمتری در مغز وجود داشته باشد. سروتونین یکی از مواد شیمیایی مغز است؛ که به عنوان انتقال دهنده عصبی شناخته میشود و با برقراری ارتباط بین نواحی مغز، باعث پردازش احساسات میشود.
متاسفانه دانشمندان دلیل قطعی تاثیر افسردگی بر کوچک شدن هیپوکامپ را کشف نکردند؛ اما برخی محققان هورمون استرس کورتیزول را عامل این اتفاق میدانند. همانطور که میدانید در بدن افراد افسرده میزان زیادی استرس کورتیزول تولید میشود که این هورمون دارای اثر سمی یا کوچک کننده بر رشد هیپوکامپ است.
همچنین تحقیقات انجام شده نشان میدهد بخش هیپوکامپ مغز برخی افراد، از ابتدای تولد در اندازه کوچکی قرار دارد و همین موضوع خطر ابتلا به افسردگی را در این افراد تشدید خواهد کرد. البته فراموش نکنید، بسیاری از بخشهای دیگر مغز نیز ممکن است در طی ابتلای فرد به اختلال افسردگی، دچار تغییراتی شود.
افسردگی از جمله بیماریهای پیچیدهای است که عوامل زیادی در بروز آن نقش دارند و عدم درمان آن باعث ایجاد تاثیرات منفی بر جسم و روح میشود. پس برای درمان این اختلال و عدم تاثیر آن بر مغز، باید از داروهای ضدافسردگی استفاده کرد. چرا که براساس مطالعات انجام شده بر روی ساختار و عملکرد مغز، داروهای ضد افسردگی دارای اثرات نوروتروفیک بر روی مغز هستند.
این موضوع به این معناست که داروهای افسردگی به حفظ سلولهای عصبی فرد کمک میکنند و از مرگ آنها جلوگیری میکنند. همچنین این داروها امکان ایجاد ارتباطات قویتری را برای مغز فراهم میکنند؛ چرا که استرس حاصل از افسردگی ممکن است بر ارتباط مغز تاثیر بگذارد. پیشرفت علم در حوزه روانشناسی و روانپزشکی؛ موجب شده تا علاوه بر مصرف دارو، از روشهای درمانی دیگری برای درمان اختلال افسردگی نیز استفاده شود.
تاثیر ژنتیک بر افسردگی
در هر خانوادهای ممکن است یک فرد به اختلال افسردگی مبتلا باشد؛ این موضوع نشان میدهد حداقل یک پیوند ژنتیکی جزئی با افسردگی وجود دارد. اقوام نزدیک فرد مبتلا به افسردگی شدید مانند فرزند، خواهر، برادر و والدین، بیشتر از سایر افراد عادی ممکن است به افسردگی دچار شوند.
چرا که ژنهای تشکیل دهنده اعضای درجه یک خانواده، با یکدیگر در تعامل هستند و همین موضوع احتمال ابتلا به انواع افسردگی را در افراد افزایش خواهد داد. براساس تحقیقات انجام شده، تنها یک ژن در ابتلای افراد به افسردگی تاثیر ندارد؛ بلکه ژنهای زیادی در بدن افراد وجود دارد که هر کدام به دلیل تعامل با محیط، ممکن است نقشی در بروز اختلال افسردگی داشته باشند.
تاثیر مصرف داروهای خاص بر افسردگی
مصرف برخی داروهای خاص ممکن است باعث بروز افسردگی در افراد شود. مصرف داروهایی چون باربیتوراتها، بنزودیازپینها و داروهای آکنه ایزوترتینوئین ممکن است باعث بروز افسردگی در افراد، به ویژه گروههای سنی مسن شود.
همچنین مصرف داروهای دیگری چون کورتیکواستروئیدها، اپیوئیدها(کدئین و مورفین) و آنتی کولینرژیکها که در تسکین گرفتگی معده موثر هستند نیز در برخی مواقع باعث تغییرات و نوسانات خلقی میشوند. جالب است بدانید حتی مصرف داروهای فشار خون مانند مسدود کنندههای بتا نیز ممکن است در ابتلا به افسردگی نقش پررنگی داشته باشند.
ارتباط افسردگی با بیماریهای مزمن
بیماریهای زمینهای و مزمن یکی از دلایل ابتلای افراد به اختلال افسردگی است. ممکن است برای بسیاری از افراد این سوال پیش بیاید که آیا تمام بیماریها مزمن هستند؟ در واقع باید بگوییم بیماریهایی مزمن شناخته میشوند که مدت بسیار طولانی ادامه داشته و معمولا نمیتوان آنها را بطور کامل درمان کرد. اما خوشبختانه بسیاری از بیماریهای مزمن را میتوان با کمک رژیم غذایی، ورزش، عادتهای سبک زندگی و مصرف برخی داروها کنترل کرد.
برخی از بیماریهای مزمن که ممکن است باعث بروز اختلال افسردگی در افراد شود، شامل مواردی چون دیابت، بیماری قلبی، آرتریت(التهاب مفصل)، بیماری کلیوی، HIV، ایدز، لوپوس، ام اس و کم کاری تیروئید است. همچنین تعدادی از پزشکان و متخصصین بر این باورند؛ درمان افسردگی میتواند باعث بهبود و کنترل هر چه سریعتر برخی از انواع بیماریهای زمینهای شود.
آیا افسردگی با غم و اندوه همراه است؟
احساس غم و اندوه یک واکنش عادی در بین انسانها است که در زمان سختیها، مشکلات و از دست دادن چیزهای مهم زندگی به سراغ هر یک از ما میآید. از دست دادن وابستگیها در زندگی مانند مرگ یا جدایی از عزیزان، از دست دادن شغل، مرگ حیوان خانگی، طلاق یا هر تغییر مهم دیگری در زندگی، موجب میشود تا افراد احساس غم و اندوه را در مقیاس بسیار سنگین تجربه کنند. بسیاری از افراد ممکن است احساس غم و اندوه را تجربه کرده باشند؛ اما همه افراد اختلال افسردگی را تجربه نمیکنند.
چرا که اختلال افسردگی با غم و اندوه بسیار متفاوت است و شامل طیف وسیعی از علائم مانند احساس کم ارزشی، بروز افکار منفی درباره آینده، احساس خودکشی و پوچی و غم و اندوه فراوان است. غم و اندوه یکی از جزئیترین علائم افسردگی است که سطح آن در هر فردی متفاوت خواهد بود؛ چرا که افراد در مواجهه با اختلالات روانی بسیار منحصر به فرد عمل خواهند کرد.
مهم ترین علت افسردگی در نوجوانان چیست؟
افسردگی در نوجوانان یکی از اختلالات روانی است که به عنوان مشکلی بزرگ برای سلامت روان آنها شناخته میشود. چرا که این اختلال باعث بروز احساس غم و اندوه مداوم در آنها و از دست دادن میل به انجام فعالیتهای مورد علاقشان میشود. همچنین افسردگی بر نحوه تفکر و رفتار نوجوانان نیز اثر میگذارد و باعث ایجاد مشکلات عاطفی، عملکردی و فیزیکی در آنها میشود.
افسردگی از جمله اختلالات روانی است که در هر سن و زمانی ممکن است رخ دهد و علائم و نشانههای آن در بزرگسالان و نوجوانان متفاوت خواهد بود. مسائلی مانند فشار رفتاری همسالان، انتظارات تحصیلی نابجا و تغییر شکل بدن؛ تغییرات روحی و روانی زیادی در نوجوانان ایجاد میکند که همین تغییرات در نهایت منجر به بروز افسردگی میشود.
برخی از افراد افسردگی نوجوانان را به عنوان یک ضعف در نظر میگیرند و بر این باورند که با تقویت اراده میتوان به آن غلبه کرد. اما باید بگوییم که بروز افسردگی در نوجوانان از جمله اختلالاتی است که عواقب جدی به همراه دارد و نیازمند درمان طولانی مدت است. در بسیاری از نوجوانان، علائم افسردگی با روشهایی چون مصرف دارو و جلسات مشاوره کاهش مییابد.
علل بروز افسردگی در نوجوانان
تحقیقات انجام شده نشان میدهد که بروز افسردگی در نوجوانان علل مشخصی ندارد؛ اما برخی مسائل ممکن است در بروز این اختلال نقش داشته باشد. در این بخش قصد داریم به معرفی هر یک از این علل بپردازیم.
فرآیند شیمیایی مغز
انتقال دهندههای عصبی وظیفه دارند تا بطور طبیعی مواد شیمیایی و سیگنالهای موجود در مغز را به سایر قسمتهای مغز و بدن منتقل کنند. در برخی زمانها ممکن است تا فرآیند انتقال این مواد شیمیایی به سایر قسمتهای مغز و بدن مختل شود که این اتفاق باعث میشود تا عملکرد گیرندهها و سیستمهای عصبی مغز تغییر کند و همین موضوع باعث بروز افسردگی در نوجوانان میشود.
تغییر هورمونهای بدن
تغییرات هورمونی بدن در دوران نوجوانی ممکن است باعث بروز اختلال افسردگی در این سن شود. همچنین در بعضی از نوجوان ممکن است تا تنها علائم این اختلال آنها را تحریک کند و به صورت کامل دچار افسردگی نشوند.
ارث بردن از والدین
افسردگی از جمله اختلالات روانی است که از طریق ارث نیز به افراد منتقل خواهد شد. پس افسردگی در نوجوانانی که خویشاوند خونی آنها مانند پدر، مادر، مادر بزرگ و پدر بزرگ به این اختلال مبتلا هستند نیز شایع خواهد بود.
تروما در دوران کودکی
برخی رویدادهای آسیبزا مانند آزار جسمی یا عاطفی و از دست دادن والدین که در دوران کودکی برای نوجوانان رخ داده است نیز ممکن است باعث بروز تغییراتی در مغز فرد شود و همین موضوع خطر ابتلا به افسردگی را افزایش خواهد داد.
الگوهای تفکر منفی
افسردگی در نوجوانان ممکن است با احساس درماندگی در وجود آنها مرتبط باشد. پس نوجوانانی که به جای یافتن راهحل برای مشکلات خود، دائم احساس درماندگی میکنند؛ بیشتر از سایر همسالان خود به افسردگی دچار خواهند شد.
عوامل تاثیرگذار در ابتلای نوجوانان به افسردگی
عوامل تاثیرگذار زیادی، خطر ابتلای نوجوانان به افسردگی را افزایش خواهند داد؛ برخی از این عوامل شامل موارد زیر است.
- مسائلی که بر عزت نفس اثر میگذارند، مانند چاقی، مشکلات رفتاری همسالان مثل قلدری طولانی مدت و مشکلات تحصیلی
- شاهد یا قربانی خشونت بودن مانند آزار جسمی یا جنسی
- داشتن سایر اختلالات روانی مانند اختلال دو قطبی، اختلال اضطراب، اختلال شخصیت، بیاشتهایی یا پرخوری عصبی
- داشتن ناتوانی در یادگیری، اختلال نقص توجه یا بیش فعالی(ADHD)
- داشتن درد مداوم یا ابتلا به بیماری جسمی مزمن مانند سرطان، دیابت یا آسم
- داشتن برخی ویژگیهای شخصیتی مانند عزت نفس پایین، بیش از حد وابسته بودن، انتقاد از خود یا بدبین بودن
- سو مصرف الکل، نیکوتین یا سایر مواد مخدر
- همجنس گرایی، لزبین، دو جنسه یا ترنسجندر بودن
سابقه خانوادگی و مسائل مربوط به خانواده یا سایر نزدیکان نیز ممکن است خطر ابتلای نوجوانان به افسردگی را افزایش دهد؛ برخی از این عوامل خانوادگی شامل موارد زیر است.
- مبتلا بودن والدین، پدر بزرگ، مادر بزرگ یا سایر خویشاوندان خونی به افسردگی، اختلال دو قطبی یا مشکلات مصرف الکل
- داشتن فردی در خانواده که بر اثر خودکشی فوت کرده باشد
- داشتن خانواده با مشکلات ارتباطی
- تجربه اتفاقات استرسزا مانند طلاق والدین، خدمت سربازی والدین یا فوت یکی از خویشاوندان نزدیک
سوالات متداول
چرا ژنتیک به عنوان یک عامل خطرزا در افسردگی نقش دارد؟
ژنتیک از دیگر عوامل خطرزا در بروز افسردگی است. چرا که برخی بیماریهای روانی و زمینهای اعضای خانواده، ممکن است از طریق ژنتیک به سایر افراد منتقل شود. پس سابقه خانوادگی از جمله عواملی است که در اختلال افسردگی میتواند تاثیر بگذارد.
آیا غم و اندوه تنها نشانه رایج اختلال افسردگی است؟
خیر، اختلال افسردگی شامل طیف وسیعی از علائم مانند احساس کم ارزشی، بروز افکار منفی درباره آینده، احساس خودکشی و پوچی و غم و اندوه فراوان است. غم و اندوه یکی از جزئیترین علائم افسردگی است که سطح آن در هر فردی متفاوت خواهد بود.
چند درصد از افراد معتاد به افسردگی مبتلا میشوند؟
اعتیاد به مواد مخدر یکی از عوامل خطرزا در افسردگی است؛ چرا که براساس تحقیقات انجام شده، حدود ۲۱ درصد از افراد معتاد به مواد مخدر، از اختلال افسردگی رنج میبرند.
آیا تمام بیماریهای مزمن باعث بروز افسردگی میشوند؟
خیر، تنها برخی از بیماریهای مزمن در بروز اختلال افسردگی نقش دارند. این بیماریهای مزمن شامل مواردی چون دیابت، بیماری قلبی، آرتریت(التهاب مفصل)، بیماری کلیوی، HIV، ایدز، لوپوس، ام اس و کم کاری تیروئید است.
هویت جنسی چه نقشی در بروز افسردگی دارد؟
براساس تحقیقات انجام شده، خطر ابتلا به افسردگی در افراد تراجنسیتی ۴ برابر بیشتر از افراد سیس جندر است. پس میتوان از هویت جنسیتی به عنوان یکی از عوامل خطرزا در افسردگی یاد کرد.
منبع: WebMD, harvardhealth
برای رزرو وقت مشاوره از روانشناسان پزشک خوب روی دکمه زیر کلیک کنید:

پرسش و پاسخ
سلام خیلی مفید بود ممنون